مروارید عشق پارت ۵۵
گائول:جونگ کوک تو خودت خوبی من:به نظرت خوب بودم گائول یه ماه تو کما بودی من داشتم خودمو پاره میکردم 😭😭😭😭😭😭😭 گائول دیوونه شدم 😭😭😭😭😭😭😭 گائول:الهی من بگردم ببخشید😭😭😭 من:گائول وقتی فهمیدم داغون شدم😭😭😭😭😭گائول:فدات شم من:خدانکنه 😭😭😭😭 نمیدونی الان خیلی خوشحالم گائول:منم همینطور بسه عشقم گریه نکن خواهش میکنم 😢😭 دستشو رو گردنش کشید فهمید گردنبندش نیست گائول:جونگ کوک گردنبندم من:دست منه ولی تو دستمو نگاه کردم دیدم نیست من:نه افتاده گائول:گم شد جونگ کوک اونو تو بهم دادی من:و به لطف من گم شد الان میام حتما تو اتاق افتاده رفتم بیرون تهیونگ و صدا زدم من:تهیونگگگگگ تهیونگ:بله من:تهیونگ گردنبنده گائول از دستم افتاده ببین کجا افتاده تو اتاق تهیونگ:خیله خوب منم رفتم تو اتاق رو زمین زیر تخت افتاده بود نشستم برشداشتم من:ایناهاششششش😃 بعد گردنبند و بوسیدم رفتم تو اتاق گائول گائول:پیداش کردی من:آره عزیزدلم بیا برات بندازم گائول:باشه از همون جلو دستمو بردم تو موهاش زیر موهاش صورتم نزدیک صورتش بود گردنبند و بستم دستمو آورد عقب کشیدم رو گردنش دوتا دستامو اونم یه دستشو رو صورتم گذاشت گائول:خیلی دوست دارم من:من بیشتر همه زندگیم خیلی دلم برا لبات تنگ شده بود دستمو از رو صورتش برداشت یه دستشو رو کمرم گذاشت با اونم یکم چونمو گرفت دستشو رو صورتم کشید با انگوشت شصتش لبامو میمالید لباشو گذاشت رو لبام محکم منم همراهیش کردم لبا همدیگرو دیوونه وار میبوسیدیم یه لحظه ول نمیکردیم فکر نفس هامون نبودیم دوتا دستامو دور گردنش حلقه کردم و پشت کمرشو میمالیدم اونم پایین کمرمو لباسمو مشت میکرد میگرفت و میمالید دیگه جدا شدیم شروع کرد به بوسیدنم گردنمو گونمو لپمو گوشه لپمو هر دو طرفشو محکم و صدا دار میبوسید لبامم همینطور صدا دار و دیوونه وار
۳۵.۹k
۰۵ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.