عشق ابدی p5

+فکنم منو نشناختی

-چراتو دختر اجوشی

+آفرین پارک جیمین

کوک،چی

+داستانش تولانیه

ته، بگو گوش میدیم

+باش،،، من دختر اجو شی و اجوما ی جیمین من وقتی بچه بودم مامان وبابای من بیه دلیلی که همه تون میدونید(ب خواطر پول) مجبور شدن خونه اقای پارک یا بابای جیمین کارکنن جیمین هنوز بچه بود منم بچه بودم من شدم همبازی جیمین و........

-خوب حالاکه چی *بااعصبانیت

ته،زرنزن بزار حرف شو بزنه

+خوب میگفتم وبعد یه مدت بابام و مامانم ناپدید شدن
ومن یروز داشتم خونه رو تمیز میکردم که به اتاق شکنجه رسیدم و وقتی درو بازکردم باج*سد یخ زده پدر مادرم مواجه شدم جیغ نزدم فقط درو بستم و رف....................................

امید وارم خوشتون بیاد
شرایط ۱۰۰تایی بشیم