قدرت عشق Part 27
هانا ـ دیگه دوست ندارم فهمیدی
رانگ ـ مگه می شه من تا قبل از اینکه برم قربون صدقم می رفتی الا می گی دیگه دوست ندارم(با گریه از اینجا به بعدش رو همه با گریه می گفتن)
هانا ـ. اره دیگه ندارم
رانگ ـ اخه چرا ها چرا
هانا ـ خودم هم نمی دونم ولی تا به خودم اومدم دیدم اون حس قبل رو بهت ندارم
رانگ ـ اصلا به من فکر کردی که می خوام چجوری بدون تو زندگی کنم ها
هانا ـ. من نمیدونم به من هیچ ربطی نداره فقط از جلو چشم دور شو دور شو(جیغ)
رانگ ـ. هانا تو رو خدا التماست می کنم دیشم بمون تو رو خدا اخه چجور دلت اومد با من همچین ماری کنی ها چجور اخه من بدون تو دیوونه میشم دیوونه
هانا ـ یه دقیقه ی دیگه از جلو چشم دور نشی همینجا رگ خودم رو میزنم
رانگ ـ نکن هانا نکن تو و خدا با من اینکار رو نکن تحمل این همه ناراحتی رو ندارم اگه می دونستم اینجوری میشد هیچ وقت برای خرید از خونه نمی رفتم بیرون
هانا ـ باهات موافقم ولی دیگه کار از کار گذشته بلند شو از جلو چشم گم شو
رانگ ـ دوباره همو می بینیم ولی من دیگه نمیزارم ترکم کنی
ولی هانا دیگه رفته بود
از زبان هانا
واقعا چرا باید عشق زندگیم رو ترک کنم
چرا، چرا روزگار با ما یار نبود
الا بدون اون چیکار کنم
من به درک الا رانگ چیکار می کنه
اون دیوونه می شه
از زبان رانگ
واقعا الا چیکار کنم چرا اون با من اینکار رو کرد
اخه مگه چی براش کم گذاشتم
چرا با من همچین کاری کرده
اخه من بدون هانا می میرم
الا اون می خواد چیکار کنه
(بچه ها خودم مثل سگ سر این پارت بغض کردم)
نمیدونم چرا کرم دارم بعد از اونور دارم خودم هم دارم مثل سگ عر میزنم دیگه حال شما رو نمی دونم
رانگ ـ مگه می شه من تا قبل از اینکه برم قربون صدقم می رفتی الا می گی دیگه دوست ندارم(با گریه از اینجا به بعدش رو همه با گریه می گفتن)
هانا ـ. اره دیگه ندارم
رانگ ـ اخه چرا ها چرا
هانا ـ خودم هم نمی دونم ولی تا به خودم اومدم دیدم اون حس قبل رو بهت ندارم
رانگ ـ اصلا به من فکر کردی که می خوام چجوری بدون تو زندگی کنم ها
هانا ـ. من نمیدونم به من هیچ ربطی نداره فقط از جلو چشم دور شو دور شو(جیغ)
رانگ ـ. هانا تو رو خدا التماست می کنم دیشم بمون تو رو خدا اخه چجور دلت اومد با من همچین ماری کنی ها چجور اخه من بدون تو دیوونه میشم دیوونه
هانا ـ یه دقیقه ی دیگه از جلو چشم دور نشی همینجا رگ خودم رو میزنم
رانگ ـ نکن هانا نکن تو و خدا با من اینکار رو نکن تحمل این همه ناراحتی رو ندارم اگه می دونستم اینجوری میشد هیچ وقت برای خرید از خونه نمی رفتم بیرون
هانا ـ باهات موافقم ولی دیگه کار از کار گذشته بلند شو از جلو چشم گم شو
رانگ ـ دوباره همو می بینیم ولی من دیگه نمیزارم ترکم کنی
ولی هانا دیگه رفته بود
از زبان هانا
واقعا چرا باید عشق زندگیم رو ترک کنم
چرا، چرا روزگار با ما یار نبود
الا بدون اون چیکار کنم
من به درک الا رانگ چیکار می کنه
اون دیوونه می شه
از زبان رانگ
واقعا الا چیکار کنم چرا اون با من اینکار رو کرد
اخه مگه چی براش کم گذاشتم
چرا با من همچین کاری کرده
اخه من بدون هانا می میرم
الا اون می خواد چیکار کنه
(بچه ها خودم مثل سگ سر این پارت بغض کردم)
نمیدونم چرا کرم دارم بعد از اونور دارم خودم هم دارم مثل سگ عر میزنم دیگه حال شما رو نمی دونم
۱۱.۳k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.