تک پارتی لینو
ا/ت: لییینننووو یون ( پسر) تب دارههه
لینو: چی؟... بدو بدو رفتم اتاق*( بیش از نیم ساعته که یون داره گریه میکنه بنگ چان هیونگ گفت تبشو بگیریم که ا/ت گفتت)بدش به من..( دستمو رو پیشونیش گذاشتم).. نفسم درد داره؟.. الهی قربونش برم...لباساتو بپوش بعد یون رو بگیر من لباسامو بپوشم بریم دکتر*
**
دکتر: جای نگرانی نیستش بخاطر واکسناش تب کرده با مرور خوب میشه
لینو:آها :/
*خونه*
ا/ت:( با دستمال نسبتا سرد رو بدنش کشیدم و یکم از دارو هاش بهش دادم بهش شیر دادم و خوابید..)
*
لینو: تبش اومد پایین.. دستمو گذاشتم رو پیشونیش*
ا/ت:😄
لینو: چی؟... بدو بدو رفتم اتاق*( بیش از نیم ساعته که یون داره گریه میکنه بنگ چان هیونگ گفت تبشو بگیریم که ا/ت گفتت)بدش به من..( دستمو رو پیشونیش گذاشتم).. نفسم درد داره؟.. الهی قربونش برم...لباساتو بپوش بعد یون رو بگیر من لباسامو بپوشم بریم دکتر*
**
دکتر: جای نگرانی نیستش بخاطر واکسناش تب کرده با مرور خوب میشه
لینو:آها :/
*خونه*
ا/ت:( با دستمال نسبتا سرد رو بدنش کشیدم و یکم از دارو هاش بهش دادم بهش شیر دادم و خوابید..)
*
لینو: تبش اومد پایین.. دستمو گذاشتم رو پیشونیش*
ا/ت:😄
۱۳.۲k
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.