عشق حرف حالیش نمیشه🥺 پارت۴
که.؟................................
شوگا: بلند شو دیگه باید بریم برای بقیه کارا
لیسا: بریم
شب کارامون رو کردیم و برگشتیم خونه
شام خوردیم شوگا رفت تو اتاقش منم رفتم تو اوتاقم
شوگا:واقعا عاشق شدی؟
شاید شدم خودم خبر ندارم؟
لیسا: فکر کنم عاشق شدم😶
صبح شد شوگا زود تر بیدار شد دید نیستم اومد تو اوتاقم دید خوابم رفت بیرون
چند ساعت بعد بیدار شدم
اومدم بیرون دیدم شوگا داره صبحانه آماده میکنه
شوگا: بیدار شدی
لیسا: اوههم
شوگا سری دست و صورتت رو بشور تا صبحانه بخوریم
رفتم دست و صورتم رو شستم اومدم
شوگا: بیا بشی
لیسا: فکر نمیکردم آشپزی بلد باشی
شوگا: دیگه دیگه😁😂
لیسا و شوگا هم زمان با هم اسمشون رو صدا زدن
لیسا: اول تو بگو
شوگا: یه چیز بگم اعصبانی نمیشی؟
لیسا: نمیدونم خالا بگو
شوگا: راستش تو این مدتی که باهات بودم عاقشت شدم
اومد یه کلمه دیگه بگه
لیسا: دیگه هیچی نگو بزار من بگم
شوگا: باش بگو
لیسا: خب منم همینو میخواستم بگم😣
شوگا: الکی شوخی میکنی
لیسا: من با تو شوخی دارم؟
شوگا: نه
شوگا: بلند شو دیگه باید بریم برای بقیه کارا
لیسا: بریم
شب کارامون رو کردیم و برگشتیم خونه
شام خوردیم شوگا رفت تو اتاقش منم رفتم تو اوتاقم
شوگا:واقعا عاشق شدی؟
شاید شدم خودم خبر ندارم؟
لیسا: فکر کنم عاشق شدم😶
صبح شد شوگا زود تر بیدار شد دید نیستم اومد تو اوتاقم دید خوابم رفت بیرون
چند ساعت بعد بیدار شدم
اومدم بیرون دیدم شوگا داره صبحانه آماده میکنه
شوگا: بیدار شدی
لیسا: اوههم
شوگا سری دست و صورتت رو بشور تا صبحانه بخوریم
رفتم دست و صورتم رو شستم اومدم
شوگا: بیا بشی
لیسا: فکر نمیکردم آشپزی بلد باشی
شوگا: دیگه دیگه😁😂
لیسا و شوگا هم زمان با هم اسمشون رو صدا زدن
لیسا: اول تو بگو
شوگا: یه چیز بگم اعصبانی نمیشی؟
لیسا: نمیدونم خالا بگو
شوگا: راستش تو این مدتی که باهات بودم عاقشت شدم
اومد یه کلمه دیگه بگه
لیسا: دیگه هیچی نگو بزار من بگم
شوگا: باش بگو
لیسا: خب منم همینو میخواستم بگم😣
شوگا: الکی شوخی میکنی
لیسا: من با تو شوخی دارم؟
شوگا: نه
۱۵.۱k
۱۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.