هفتاد و هفت لایک
فردا صبح
همشون در حین بازی خوابشون برده بود
جیمین ویو ساعت پنج و نیم صبح
یهو بیدار شدم و فهمیدم که دیشب رو مبل خوابمون برده
دیدم یه صدای ضعیفی میاد
دیدم جیسوعه
داره خیلی اروم میگه
جیمین شیـ...
چی میشد از من خوشت میومد؟
اخه کیوت تر از این فرد پیدا میکنی؟(یه لبخند کوچیکی میزنه جیسو)
انقد کیوته میخوام بخورمش
ولی رو صحنه یه چیز دیگس
خوش به حال ا/ت
فک کن یه ماه تو یه اتاق میخوابن
موچی کوچولوو
جیمین: همینجوری داشتم بهش نگا میکردم
اونم هی داشت از من تعریف میکرد
که یهو جیسو بیدار میشه
جیسو: جیمین
جیمین: هوم
جیسو: همه چیو شنیدی؟
جیمین: اره
جیسو میخواست اب بشه بره تو یه سیاره ی دیگه
جیمین: بابا عیب نداره خجالت نکش
جیسو:....
جیمین دستشو کشید به سر جیسو
از چشای جیسو معلوم بود که داشت از ذوق میمرد
جیمین یه خنده ی کوچیک کرد
جیسو ویو
یه خواب دیدم که جیمین داشت اجرا میکرد
(خر ذوق)
فهمیدم یه عالمه تو خواب از جیمین تعریف کردم
مه یهو از خواب پریدم
دیدم جیمین داره نگام میکنه
فهمیدم چیشده و ازش پرسیدم که گفت اره
میخواستم بمیرم
که یهو دیدم جیمین دستشو اورد سمتم و موهامو ناز کرد
انقد خوب بود که حاضر بودم همه ی عمرمو تو این لحظه بمونم
که یهوووو
بمونین تو خماری😂
بچه ها خیلی ببخشید که دیر شد
ولی از این به بعد تا شرطا رسید میزارم
همشون در حین بازی خوابشون برده بود
جیمین ویو ساعت پنج و نیم صبح
یهو بیدار شدم و فهمیدم که دیشب رو مبل خوابمون برده
دیدم یه صدای ضعیفی میاد
دیدم جیسوعه
داره خیلی اروم میگه
جیمین شیـ...
چی میشد از من خوشت میومد؟
اخه کیوت تر از این فرد پیدا میکنی؟(یه لبخند کوچیکی میزنه جیسو)
انقد کیوته میخوام بخورمش
ولی رو صحنه یه چیز دیگس
خوش به حال ا/ت
فک کن یه ماه تو یه اتاق میخوابن
موچی کوچولوو
جیمین: همینجوری داشتم بهش نگا میکردم
اونم هی داشت از من تعریف میکرد
که یهو جیسو بیدار میشه
جیسو: جیمین
جیمین: هوم
جیسو: همه چیو شنیدی؟
جیمین: اره
جیسو میخواست اب بشه بره تو یه سیاره ی دیگه
جیمین: بابا عیب نداره خجالت نکش
جیسو:....
جیمین دستشو کشید به سر جیسو
از چشای جیسو معلوم بود که داشت از ذوق میمرد
جیمین یه خنده ی کوچیک کرد
جیسو ویو
یه خواب دیدم که جیمین داشت اجرا میکرد
(خر ذوق)
فهمیدم یه عالمه تو خواب از جیمین تعریف کردم
مه یهو از خواب پریدم
دیدم جیمین داره نگام میکنه
فهمیدم چیشده و ازش پرسیدم که گفت اره
میخواستم بمیرم
که یهو دیدم جیمین دستشو اورد سمتم و موهامو ناز کرد
انقد خوب بود که حاضر بودم همه ی عمرمو تو این لحظه بمونم
که یهوووو
بمونین تو خماری😂
بچه ها خیلی ببخشید که دیر شد
ولی از این به بعد تا شرطا رسید میزارم
۱۹.۷k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.