چندپارتی جونگ کوک پارت ۸
دیدین زود به زود میزارم☺️ خیلی گلم🤌🏻حمایت یادتون نرهههه☆
جونگ کوک:اوکی بابا اوکی تهیونگ:ببین جونگ کوک راستی من قراره ی چند وقتی برم ایتالیا به سروین بگو که بهانه ای بشه برای در تماس نبودنمون جونگ کوک:اوکی پس فعلا تهیونگ:فعلاااا جونگ کوک:آخيش حالا چرا میره ایتالیا؟؟ یهو در باز شد سروین:کی بود؟ جونگ کوک:تو داشتی گوش میدادی؟ سروین:نه فقط شنیدم که خداحافظی کردی جونگ کوک:تهیونگ بود سروین:اععع چی گفت؟(با نیش باز) جونگ کوک:زهر مار ببند نیشتو گفت میخوام برم ایتالیا سروین:ایتالیا؟؟؟؟ جونگ کوک:بله شماام حواست به چیزای دیگه باشه سروین:پس چرا به من نگفت؟(ناراحت) جونگ کوک:خب ..چمیدونم سروین:تهیونگ ی چندوقته دیگه باهام اونقدر خوب نیست بهم اهمیت نمیده آخه چرا؟ جونگ کوک:(وقتی دیدم ناراحته قلبم یجوری شد)نه اینطور نیست عزیزم فقط یکم سرش شلوغه میدونی که درگیر کاره سروین:انقدر که وقت نمیکنه بهم مسیج بده که دارم میرم ایتالیا؟ جونگ کوک:ناراحت نباش باهاش حرف بزن ببین چرا اینکار رو میکنه سروین:میتونم الان تماس بگیرم؟ جونگ کوک:آره فکر نکنم وقت بدی باشه سروین:(شماره رو پیدا کردم و زنگ زدم)_الو تهیونگ؟+بله سروین؟(سرد) سروین:تو چرا بامن اینجوری رفتار میکنی؟همین الان که با جونگ کوک حرف میزدی خوشحال بودی از من بدت میاد؟ تهیونگ:سروین من مجبورم ی مدت برم ایتالیا خانوادم رو تهدید کردن که باید بیاید ایتالیا و تهیونگ نباید با سروین باشه منم مجبورم باهات اینجوری رفتار کنم سروین:آخه چرا؟کی انقدر از من بدش میاد؟ تهیونگ:فعلا اینجوریه سروین من به زودی برمیگردم و باهم ازدواج میکنیم خب؟ سروین:باشه تهیونگ:راجب این موضوع به کسی چیزی نگو خب؟ سروین:حتی به جونگ کوک؟ تهیونگ:اشکالی نداره به اون بگو که فکر نکنه من تورو ول کردم و رفتم سروین:تا کی اینجوری؟ تهیونگ:بیشتر از یکسال طول نمیکشه زود میام سروین:یکسالللل؟؟ تهیونگ:آروم باش سروین اگه بفهمن من به تو چیزی گفتم کشته میشیم هممون سروین:باشه تهیونگ مراقب خودت باش تهیونگ:توهم همینطور رویای شیرین من:) "پایان مکالمه" جونگ کوک:چی شد؟ سروین:هیچی گفت منو مامان بابامو تهدید کردن و من باید برم ایتالیا و یکسال دیگه برمیگردم و مجبورم باهات بد رفتار کنم جونگ کوک:و تو به این میگی هیچی؟ سروین:(خنده) خب من میدونم اتفاقی نمیفته جونگ کوک:چقدر استرس داری آروم باش بابا نمیری سروین:سعی میکنم😂 (گوشی جونگ کوک زنگ میخوردددد) جونگ کوک:الو؟ مرد غریبه:آقای جئون جونگ کوک؟ کوک:بله شما؟ مرد غریبه:از آزمایشگاه تماس میگیرم آزمایش دی ان ای داشتین درسته؟ جونگ کوک:بله مرد غریبه:جوابش اومده امروز تشریف بیارید تحویل بگیرید جونگ کوک:چشم ممنون خدانگهدار مرد غریبه:خداحافظ "پایان مکالمه" سروین:چیشد؟ جونگ کوک:ببین سروین ممکنه تو خواهر من نباشی سروین:هن؟ جونگ کوک:شناسناممو یادته رفتن تغییرش دادن؟ سروین:خب؟ جونگ کوک:قبل از تغییر نوشته من هیچ خواهری ندارم سروین:چ..چی؟ جونگ کوک:شاید قطعی نیست و اینکه تست دی ان ای دادم و امروز جوابش میاد سروین:اگه برادرم نباشی یعنی.. جونگ کوک:آره یکیمونو از پرورشگاه آوردن یا شاید پدر و مادرمون پدر و مادر واقعیمون نیستن یعنی قبلا جدا شدن و باهم ازدواج کردن و به من و تو چیزی نگفتن سروین:یعنی تو میشی برادر ناتتیم؟ جونگ کوک:بلی سروین:و اصلا برات مهم نیست؟ جونگ کوک:خب..نه به هر حال پیش همیم سروین:(ته دلم خوشحال بودم) هورااااا جونگ کوک:چرا هورا؟ سروین:خب به هرحال پیش همیم دیگه نه؟ جونگ کوک:آره ستاره کوچولو:) من میرم جواب آزمایش رو بگیرم سروین:باشه جونگ کوک:(رفتم جواب آزمایش رو بگیرم که...)
بای بایییی امروز شاید ی پارت دیگه گذاشتم شایدم فردا حمایت میخواماااا🤍💃🏻
جونگ کوک:اوکی بابا اوکی تهیونگ:ببین جونگ کوک راستی من قراره ی چند وقتی برم ایتالیا به سروین بگو که بهانه ای بشه برای در تماس نبودنمون جونگ کوک:اوکی پس فعلا تهیونگ:فعلاااا جونگ کوک:آخيش حالا چرا میره ایتالیا؟؟ یهو در باز شد سروین:کی بود؟ جونگ کوک:تو داشتی گوش میدادی؟ سروین:نه فقط شنیدم که خداحافظی کردی جونگ کوک:تهیونگ بود سروین:اععع چی گفت؟(با نیش باز) جونگ کوک:زهر مار ببند نیشتو گفت میخوام برم ایتالیا سروین:ایتالیا؟؟؟؟ جونگ کوک:بله شماام حواست به چیزای دیگه باشه سروین:پس چرا به من نگفت؟(ناراحت) جونگ کوک:خب ..چمیدونم سروین:تهیونگ ی چندوقته دیگه باهام اونقدر خوب نیست بهم اهمیت نمیده آخه چرا؟ جونگ کوک:(وقتی دیدم ناراحته قلبم یجوری شد)نه اینطور نیست عزیزم فقط یکم سرش شلوغه میدونی که درگیر کاره سروین:انقدر که وقت نمیکنه بهم مسیج بده که دارم میرم ایتالیا؟ جونگ کوک:ناراحت نباش باهاش حرف بزن ببین چرا اینکار رو میکنه سروین:میتونم الان تماس بگیرم؟ جونگ کوک:آره فکر نکنم وقت بدی باشه سروین:(شماره رو پیدا کردم و زنگ زدم)_الو تهیونگ؟+بله سروین؟(سرد) سروین:تو چرا بامن اینجوری رفتار میکنی؟همین الان که با جونگ کوک حرف میزدی خوشحال بودی از من بدت میاد؟ تهیونگ:سروین من مجبورم ی مدت برم ایتالیا خانوادم رو تهدید کردن که باید بیاید ایتالیا و تهیونگ نباید با سروین باشه منم مجبورم باهات اینجوری رفتار کنم سروین:آخه چرا؟کی انقدر از من بدش میاد؟ تهیونگ:فعلا اینجوریه سروین من به زودی برمیگردم و باهم ازدواج میکنیم خب؟ سروین:باشه تهیونگ:راجب این موضوع به کسی چیزی نگو خب؟ سروین:حتی به جونگ کوک؟ تهیونگ:اشکالی نداره به اون بگو که فکر نکنه من تورو ول کردم و رفتم سروین:تا کی اینجوری؟ تهیونگ:بیشتر از یکسال طول نمیکشه زود میام سروین:یکسالللل؟؟ تهیونگ:آروم باش سروین اگه بفهمن من به تو چیزی گفتم کشته میشیم هممون سروین:باشه تهیونگ مراقب خودت باش تهیونگ:توهم همینطور رویای شیرین من:) "پایان مکالمه" جونگ کوک:چی شد؟ سروین:هیچی گفت منو مامان بابامو تهدید کردن و من باید برم ایتالیا و یکسال دیگه برمیگردم و مجبورم باهات بد رفتار کنم جونگ کوک:و تو به این میگی هیچی؟ سروین:(خنده) خب من میدونم اتفاقی نمیفته جونگ کوک:چقدر استرس داری آروم باش بابا نمیری سروین:سعی میکنم😂 (گوشی جونگ کوک زنگ میخوردددد) جونگ کوک:الو؟ مرد غریبه:آقای جئون جونگ کوک؟ کوک:بله شما؟ مرد غریبه:از آزمایشگاه تماس میگیرم آزمایش دی ان ای داشتین درسته؟ جونگ کوک:بله مرد غریبه:جوابش اومده امروز تشریف بیارید تحویل بگیرید جونگ کوک:چشم ممنون خدانگهدار مرد غریبه:خداحافظ "پایان مکالمه" سروین:چیشد؟ جونگ کوک:ببین سروین ممکنه تو خواهر من نباشی سروین:هن؟ جونگ کوک:شناسناممو یادته رفتن تغییرش دادن؟ سروین:خب؟ جونگ کوک:قبل از تغییر نوشته من هیچ خواهری ندارم سروین:چ..چی؟ جونگ کوک:شاید قطعی نیست و اینکه تست دی ان ای دادم و امروز جوابش میاد سروین:اگه برادرم نباشی یعنی.. جونگ کوک:آره یکیمونو از پرورشگاه آوردن یا شاید پدر و مادرمون پدر و مادر واقعیمون نیستن یعنی قبلا جدا شدن و باهم ازدواج کردن و به من و تو چیزی نگفتن سروین:یعنی تو میشی برادر ناتتیم؟ جونگ کوک:بلی سروین:و اصلا برات مهم نیست؟ جونگ کوک:خب..نه به هر حال پیش همیم سروین:(ته دلم خوشحال بودم) هورااااا جونگ کوک:چرا هورا؟ سروین:خب به هرحال پیش همیم دیگه نه؟ جونگ کوک:آره ستاره کوچولو:) من میرم جواب آزمایش رو بگیرم سروین:باشه جونگ کوک:(رفتم جواب آزمایش رو بگیرم که...)
بای بایییی امروز شاید ی پارت دیگه گذاشتم شایدم فردا حمایت میخواماااا🤍💃🏻
۲.۷k
۱۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.