.«عـشـق یـا نـفـرت». p5
تهیونگ ویو : سوبین (دوست صمیمی ته) منو برد یه سمت دیگه و شروع کرد غر زدن *پسر دختره 2 روز نیس اومده اینجا از همین روز اول مثه سگ و گربه افتادین به جون به هم؟ تهیونگ تو چته؟ امسال هرکی اومده از اول باهاش مشکل داشتی! _سوبین ندیدی چطور داد میزد؟ *خب تو سرش داد زدی و اونم تلافی کرد، کار عجیبی نکرده هرکی بود همینکارو میکرد، دیگه نبینم باهم بحث کنیدا، الانم میری ازش عذر خواهی میکنی _چییییی من از اون عذر خواهی کنممم؟ هرگزززز!! *همین که گفتم _هیونگگگ *رامرهز (برعکس ببخون) _باشههه *بدو _الانننن *پس کی؟ _زنگ اخر قول میدم برم عذر خواهی کنم *نه خیر _هیونگگگگ *نه _باشه
۲۶.۰k
۰۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.