مافیای من🍷🖤
وقتی درو باز کرد
جیمین : کجا بودی ( باداد )
ات : جیمین
جیمین : این وقت شب کجا رفته بودی
ات : رفتم داروخانه سرم درد می کرد
جیمین : کو داروت
ات : بسته بود
جیمین دست ات ور گرفت کشید بالا
جیمین : چرا به من نگفتی
ات : تو خواب بودی
جیمین : این وقت شب میرن بیرون
ات : ببخشید
جیمین : باید جور دیگه جبران کنی
جیمین روی ات خمیه زد و ارم پالتوش رو در اورد خواست موهاش رو بده اون ور دید یک جای قرمزی هس
جیمین : چی این چیههههه
ات : جیمین وایسا توضیح
جیمین : توضیح نمی خوام این چیهههههه ( باداد )
ات : جیمین من
جیمین : این کار من نیس من خیلی وقته بهت دست نزدم این چیهههه این کارو کی باهات کرده
ات : جیمین ارم باش
جیمین : پرسیدم این چیه
ات شروع کر به گریه کردن
جیمین از روی ات بلند شد
جیمین : ات گریه کنی بد تر می کنم این چیه
ات : هق هق هی ( مثلا گریه
جیمین : بگو کار کبه
ات از روی تخت بلن دشد
ات : چان سو
جیمین : چی چان سو
جیمین : این کیس تازه هس نکنه الان رفتیوپیشش
ات : جیمین حرفم رو گوش کن
ات : چان سو منو تهدید کرد اگر باهاش نخوابم تو میمیری
جیمین : چی ( باداد
جیمین : باهاش خوابیدی
جیمین یهو سیلی به ات زد که رو تخت افتاد
ات : جیمین
جیمین : خفه شو هیچی نگو فکر کردی اون با این کار منو ول می کنه ات چرا این کارو کردیییی
جیمین از اتاق رفت بیرون
ات : جیمین وایسا
جیمین : من اونو میکشم چه طوری گذاشت یبهت دست بزنه
جیمین : اگر حامله شی
ات : جیمین ولش کن تمام شد
جیمین : ات رو عصابم راه نرو
ات : جیمین لطفا
جیمین : برو کنار
ات : جیمین
جیمین : ات من اونو میکشم
ات : خواهش می کنم ولش کن
جیمین : ات برو کنار ،عصاب منو بهم نریز
ات : جیمین الان عصبی هستی ولش کن
جیمین : این گردنت این بدنت خودت مال منی نه مال هیپ کس دوس ندارم به غیر از من کسی ببنیه یا دست بزنه
ات : ببخشید
جیمین چیزی نگفت
ات : حالا میشه ولش کنی
جیمین از کنار ات گذشت و خواست بره بیرون ات اخی کشید و افتاد زمین
جیمین : چی شددد
ات : ایییییییی جیمینینننن خیلی درد می کنه
جیمین ات رو براید استایل بغل کرد برد اتاق
جیمین : میبنی چه بلای سرخودت اوردی به حاطر من
ات : من نمی خواستم تو رو بکشه
جیمین : دبگه حق نداری بری بیرون ( با سردی
ات : جیمین
جیمین از اتاق رفت بیرون
بعد چند مین با کیسه اب برگشت
جیمین خواست بره
ات : نمیای با هم بخوابیم ؟
جیمین : نه
ات: جیمینااا
جیمین : بگیر بخواب
ات : ولی بدون تو خوابم نمیاد
جیمین : چشمات رو ببند میاد
ات : کجااا می خوابی
جیمین : اتاق کارم
ا ت: جیمین قهر نکنننن
جیمین از اتاق رفت
ات بلتد شد دنبالش رفت
در رو باز کرد دید جیمین رو تخت دراز کشیده و داره با گوشی بازی میکنه
ات رفت کنار جیمین دراز کشید
جیمین بدون نگاه کردن به ات سرش تو گوشی بود
ات : اهمیت نمیدی بهممممم
ات دستش رو گذاشت رو سیکس پک جیمین
ات : ددی قهر نکن دا
جیمین : خوابت نمیاد ؟
ات : اخه
جیمین : بگیر بخواب
ات روی جیمین خمیه زد
ات : جیمینیییی
جیمین : ات پاشو ( هنوز به ات نگاه نمیکنه و سرش تو گوشبه
ات : چی تو گوشییی هسسس که از من مهم ترهههههه
ات : با توهممممم
ات گوشی جبمین رو خواست بگیره جیمین نزاشت
ات : جیمین
جیمین : ات کار دا م
ات لبش رو گذاشت رو لبای جیمین
و ات ارم مک میزدولی جیمین همراهی نمیکرد
که یهو ات لبش رو برداشت وگوشی و گرفت و پرت کرد اون طرف
ات : حالا بخوابیم
دوتایی با هم خوابیدن
جیمین : کجا بودی ( باداد )
ات : جیمین
جیمین : این وقت شب کجا رفته بودی
ات : رفتم داروخانه سرم درد می کرد
جیمین : کو داروت
ات : بسته بود
جیمین دست ات ور گرفت کشید بالا
جیمین : چرا به من نگفتی
ات : تو خواب بودی
جیمین : این وقت شب میرن بیرون
ات : ببخشید
جیمین : باید جور دیگه جبران کنی
جیمین روی ات خمیه زد و ارم پالتوش رو در اورد خواست موهاش رو بده اون ور دید یک جای قرمزی هس
جیمین : چی این چیههههه
ات : جیمین وایسا توضیح
جیمین : توضیح نمی خوام این چیهههههه ( باداد )
ات : جیمین من
جیمین : این کار من نیس من خیلی وقته بهت دست نزدم این چیهههه این کارو کی باهات کرده
ات : جیمین ارم باش
جیمین : پرسیدم این چیه
ات شروع کر به گریه کردن
جیمین از روی ات بلند شد
جیمین : ات گریه کنی بد تر می کنم این چیه
ات : هق هق هی ( مثلا گریه
جیمین : بگو کار کبه
ات از روی تخت بلن دشد
ات : چان سو
جیمین : چی چان سو
جیمین : این کیس تازه هس نکنه الان رفتیوپیشش
ات : جیمین حرفم رو گوش کن
ات : چان سو منو تهدید کرد اگر باهاش نخوابم تو میمیری
جیمین : چی ( باداد
جیمین : باهاش خوابیدی
جیمین یهو سیلی به ات زد که رو تخت افتاد
ات : جیمین
جیمین : خفه شو هیچی نگو فکر کردی اون با این کار منو ول می کنه ات چرا این کارو کردیییی
جیمین از اتاق رفت بیرون
ات : جیمین وایسا
جیمین : من اونو میکشم چه طوری گذاشت یبهت دست بزنه
جیمین : اگر حامله شی
ات : جیمین ولش کن تمام شد
جیمین : ات رو عصابم راه نرو
ات : جیمین لطفا
جیمین : برو کنار
ات : جیمین
جیمین : ات من اونو میکشم
ات : خواهش می کنم ولش کن
جیمین : ات برو کنار ،عصاب منو بهم نریز
ات : جیمین الان عصبی هستی ولش کن
جیمین : این گردنت این بدنت خودت مال منی نه مال هیپ کس دوس ندارم به غیر از من کسی ببنیه یا دست بزنه
ات : ببخشید
جیمین چیزی نگفت
ات : حالا میشه ولش کنی
جیمین از کنار ات گذشت و خواست بره بیرون ات اخی کشید و افتاد زمین
جیمین : چی شددد
ات : ایییییییی جیمینینننن خیلی درد می کنه
جیمین ات رو براید استایل بغل کرد برد اتاق
جیمین : میبنی چه بلای سرخودت اوردی به حاطر من
ات : من نمی خواستم تو رو بکشه
جیمین : دبگه حق نداری بری بیرون ( با سردی
ات : جیمین
جیمین از اتاق رفت بیرون
بعد چند مین با کیسه اب برگشت
جیمین خواست بره
ات : نمیای با هم بخوابیم ؟
جیمین : نه
ات: جیمینااا
جیمین : بگیر بخواب
ات : ولی بدون تو خوابم نمیاد
جیمین : چشمات رو ببند میاد
ات : کجااا می خوابی
جیمین : اتاق کارم
ا ت: جیمین قهر نکنننن
جیمین از اتاق رفت
ات بلتد شد دنبالش رفت
در رو باز کرد دید جیمین رو تخت دراز کشیده و داره با گوشی بازی میکنه
ات رفت کنار جیمین دراز کشید
جیمین بدون نگاه کردن به ات سرش تو گوشی بود
ات : اهمیت نمیدی بهممممم
ات دستش رو گذاشت رو سیکس پک جیمین
ات : ددی قهر نکن دا
جیمین : خوابت نمیاد ؟
ات : اخه
جیمین : بگیر بخواب
ات روی جیمین خمیه زد
ات : جیمینیییی
جیمین : ات پاشو ( هنوز به ات نگاه نمیکنه و سرش تو گوشبه
ات : چی تو گوشییی هسسس که از من مهم ترهههههه
ات : با توهممممم
ات گوشی جبمین رو خواست بگیره جیمین نزاشت
ات : جیمین
جیمین : ات کار دا م
ات لبش رو گذاشت رو لبای جیمین
و ات ارم مک میزدولی جیمین همراهی نمیکرد
که یهو ات لبش رو برداشت وگوشی و گرفت و پرت کرد اون طرف
ات : حالا بخوابیم
دوتایی با هم خوابیدن
۱۹.۵k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.