(عشق مافیایی)
(عشق مافیایی)
پارت 4
از زبون ات
کارای اربابو کردم بعد رفتم تو اتاقمو خودمو پرت کردم روی تخت که یه دفعه خوابم برد بعد بیدار شدمو با دوستام چت کردم و دوباره یه خدمتکار دیگه اومد (علامت خدمتکاره *)
* سلام
_ سلام
* ارباب گفت که بری اتاقش
_ باشه
رفتم تو اتاق ارباب
_ کاری داشتین ارباب
+ آره بیا روی مبل بشین
_ چشم
+ ات راستش من عاشقت شدم
_ چ...چی
+ آره من عاشقت شدم
دفعه منو پرت کرد روی مبلو شروع مک زدن لبام کرد و (اسمات)
+ از این به بعد به میگی تهیونگ و تو دیگه برده من نیستی و از الان دیگه خدمتکارا به تو میگن چشم
_ باشه تهیونگ
+ ات تو هم منو دوست داری واقعیتو بگو
_ راستش آره
+ بیا رو پام بشین
_ آخه
+ آخه نداره بیا بشین
رفتم رو پاش و منو محکم گرفته بود
.........
پارت 4
از زبون ات
کارای اربابو کردم بعد رفتم تو اتاقمو خودمو پرت کردم روی تخت که یه دفعه خوابم برد بعد بیدار شدمو با دوستام چت کردم و دوباره یه خدمتکار دیگه اومد (علامت خدمتکاره *)
* سلام
_ سلام
* ارباب گفت که بری اتاقش
_ باشه
رفتم تو اتاق ارباب
_ کاری داشتین ارباب
+ آره بیا روی مبل بشین
_ چشم
+ ات راستش من عاشقت شدم
_ چ...چی
+ آره من عاشقت شدم
دفعه منو پرت کرد روی مبلو شروع مک زدن لبام کرد و (اسمات)
+ از این به بعد به میگی تهیونگ و تو دیگه برده من نیستی و از الان دیگه خدمتکارا به تو میگن چشم
_ باشه تهیونگ
+ ات تو هم منو دوست داری واقعیتو بگو
_ راستش آره
+ بیا رو پام بشین
_ آخه
+ آخه نداره بیا بشین
رفتم رو پاش و منو محکم گرفته بود
.........
۱۷.۸k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.