خواهربرادریpart28
خواهربرادری
Part28( فصل اول پارت اخر)
صبح ساعت ۸
کوک:هایونننننننننن بلندددددد شووووووو
هایون:ههاااااااااااااااا؟
کوک:بلندشوووووو دیرمون میشهههههه
هایون:مگه ساعت چنده؟(خوابالود)
کوک:ساعت هشتههههههه
هایون:ها؟باش..............چییییییییییی؟ساعت هشتهههههه؟
جیمین:چه خبرتونه؟(خوابالود)
کوک:خانم بلند نشده از خواب بریم دانشگاه
جیمین:چرا بیداری نشدی هایون؟
هایون:گوشیم زنگ...........سرمو چرخوندم ولی گوشیم ندیدم.........گوشیمممممم؟
جی هوپ:دوست دارم......عاشقتم.....دلم واست تنگ شده......کجا همو ببینیم........پارک(هرچی خودتون گفتید)
هایون.کوک.جیمین:چی؟
هایون:رفتی تو گوشی من جی هوپ خان؟
جی هوپ:به عنوان داداش بزرگتر بله
کوک:منظورت از اون حرفا چی بود؟
جی هوپ:my love
جیمین:چییییییی
همه سرمونو چرخوندیم سمت هایون
هایون:چیه اون که من نیستم کوکه
کوک:هااا
هایون:اقا با یکی در رابطه اس من شمارشو پیدا کردم جا اون بش پیام دادم
کوک:تو گوه خوردی
جیمین:چه غلطا
جی هوپ:یکی عین آدم توضیح بده
کوک:الان ساعتتتت ۸و نیم دیرمون شد
هایون:یا خدا برید بیرون
دانشگاه
هایون:من رفتم
کوک:وایسا
هایون:بله
کوک:کنار هر پسری ببینمت پاره ای
هایون:چشم
هایون:منم کنار هر دختری ببینمت میکشمت
کوک:زر مفت نزن
هایون:چشم
کوک:بیا بریم
هایون:مگه کلاسمون یکیه
کوک:بله
هایون:چرااااا
کوک:مگه میخای چیکار کنی
هایون:چه ربطی داشت
( سرکلاس)
هیونجین:هی اسمت چیه؟
هایون:دلقک دروغگو
هیونجین:چی
هایون:(خنده)شوخی کردم جئون هایون هستم
هیونجین:خوشبختم هیونجین هستم
هایون:قانون اول دوستی با من رسمی حرف زدن ممنوع
هیونجین:اوه ببخشید خب چی صدات بزنم
هایون:قانون دوم ببخشید ببخشید نداریم
هایون:دوم با میوه راحت ترم
هیونجین:چی؟
هایون:لقب میوه
هیونجین:آها....خب هویج
هایون:قبوله.....تورو چی صدا بزنم
هیونجین:موز
هایون:اوکی.......میگم تو حس عجیبی نداری
هیونجین:از چه لحاظ
هایون:ی نگاه به دوروبر کلاس کردم و چشمم خورد به............. بله انگل جامعه
به معنای حواسم بت هست دوتا انگشتشو اول به چشمش بعد به من نشون داد منم یه فاکی نشونش دادم که چشاش از حدقه دراومدن
ادامه قسمت بعد
Part28( فصل اول پارت اخر)
صبح ساعت ۸
کوک:هایونننننننننن بلندددددد شووووووو
هایون:ههاااااااااااااااا؟
کوک:بلندشوووووو دیرمون میشهههههه
هایون:مگه ساعت چنده؟(خوابالود)
کوک:ساعت هشتههههههه
هایون:ها؟باش..............چییییییییییی؟ساعت هشتهههههه؟
جیمین:چه خبرتونه؟(خوابالود)
کوک:خانم بلند نشده از خواب بریم دانشگاه
جیمین:چرا بیداری نشدی هایون؟
هایون:گوشیم زنگ...........سرمو چرخوندم ولی گوشیم ندیدم.........گوشیمممممم؟
جی هوپ:دوست دارم......عاشقتم.....دلم واست تنگ شده......کجا همو ببینیم........پارک(هرچی خودتون گفتید)
هایون.کوک.جیمین:چی؟
هایون:رفتی تو گوشی من جی هوپ خان؟
جی هوپ:به عنوان داداش بزرگتر بله
کوک:منظورت از اون حرفا چی بود؟
جی هوپ:my love
جیمین:چییییییی
همه سرمونو چرخوندیم سمت هایون
هایون:چیه اون که من نیستم کوکه
کوک:هااا
هایون:اقا با یکی در رابطه اس من شمارشو پیدا کردم جا اون بش پیام دادم
کوک:تو گوه خوردی
جیمین:چه غلطا
جی هوپ:یکی عین آدم توضیح بده
کوک:الان ساعتتتت ۸و نیم دیرمون شد
هایون:یا خدا برید بیرون
دانشگاه
هایون:من رفتم
کوک:وایسا
هایون:بله
کوک:کنار هر پسری ببینمت پاره ای
هایون:چشم
هایون:منم کنار هر دختری ببینمت میکشمت
کوک:زر مفت نزن
هایون:چشم
کوک:بیا بریم
هایون:مگه کلاسمون یکیه
کوک:بله
هایون:چرااااا
کوک:مگه میخای چیکار کنی
هایون:چه ربطی داشت
( سرکلاس)
هیونجین:هی اسمت چیه؟
هایون:دلقک دروغگو
هیونجین:چی
هایون:(خنده)شوخی کردم جئون هایون هستم
هیونجین:خوشبختم هیونجین هستم
هایون:قانون اول دوستی با من رسمی حرف زدن ممنوع
هیونجین:اوه ببخشید خب چی صدات بزنم
هایون:قانون دوم ببخشید ببخشید نداریم
هایون:دوم با میوه راحت ترم
هیونجین:چی؟
هایون:لقب میوه
هیونجین:آها....خب هویج
هایون:قبوله.....تورو چی صدا بزنم
هیونجین:موز
هایون:اوکی.......میگم تو حس عجیبی نداری
هیونجین:از چه لحاظ
هایون:ی نگاه به دوروبر کلاس کردم و چشمم خورد به............. بله انگل جامعه
به معنای حواسم بت هست دوتا انگشتشو اول به چشمش بعد به من نشون داد منم یه فاکی نشونش دادم که چشاش از حدقه دراومدن
ادامه قسمت بعد
۱۱.۷k
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.