sleep lady
#sleep_lady
#بخواب_خانم_کوچولو
P17
داداداداممم
ویو روز عروسی :
دیگه حوصلم ته کشیده
چهار ساعته نشستم روی این صندلی ..
یونگی از من بدتر ، خوابش گرفته بود
+ یا ، نخوابی ها
- خمیازه کشید ، نع بیدارم
+ خودتو نگه دار ، فقط یه ربع دیگه مونده و این چشن مسخره بازیشون تموم میشه
- خندید ، اوبین باره عروسی میبینم و به مراسم عروسیش میگه مسخره بازی
+ منم اولین باره دامادی رو میبینم و میخواد روز عروسیش بگیره بکپه
یهو صدا اومد داشت از مردم که به عروسی اومدن تشکر می کرد
× خب حالا از عروس و داماد میخواییم که بلند بشن و رو به روی هم بایستند
× خانم کیم ا.ت بدون هیچ فشار و تهدیدی قبول می کنید همسر آقای مین یونگی بشید
+ بله ( از اون بله خشک و خالی ها )
× اقای مین یونگی بدون هیچ فشار و تهدیدی قبول می کنید همسر خانم کیم ا.ت بشید
- بله
× تبریک میگم ، شما رو زن و شوهر اعلام میکنم ، و حالا این راهرو رو طی کنید تا دوست ها و آشنایانتون براتون آرزوی خوشبختی بکنن
دستمو روی بازوش گذاشتم و باهم از راهرو گذشتیم و سوار ماشین شدیم
توی ماشین مثل دو تا احمق میخنیدیم و مسخره بازی در میآوردیم ( البت تو ماشین تنها بودن 😔🤡)
وارد خونمون شدیم
+ واو اینجا عجب جاییه
- آره
+ اتاق کدومه
- بریم اون بالاس
رفتم حموم و لباسامو عوض کردم و یه لباس خواب راحت پوشیدم
رفتم بیرون و با یونگی که داشت کرواتشو باز میکرد رو به رو شدم
+ آیگوو شب خیلی خسته کننده ایی بود
- موافقم
- میگم
+ هوم
- شرط میبندم العان چنتا آدم تو اتاق بغلی هستن
+ یاا از کجا میدونی
- یکم سر و صدا میومد
+ حالا سر چی شرط میبنیی
- اگه درست گفتم باید یه بوس بهم بدی ، اگرم اشتباه گفتم تا یه ماه کار خونه با من
+ با خنده گفتم قبوله
رفتیمو یهو در اتاقو باز کردم
که با قامت رعنای جیهوپ و میره رو به رو شدیم
+ یاا شما اینجا چیکار دارین
جیهوپ : اومدیم صدای ناله بشنوی...
که میره زد به بازوش
میره : نع چیزی نیست ما از قبل اینجا منتظر بودیم بهتون تبریک بگیم ، العانم تبریک گفتیم دیگه ، تا کتک نخوردیم دیگه میریم
و از خونه رفتن بیرون
+ باورم نمیشهه
- گوشای من خیلی تیزه
+ اوهوم
سعی کردم چیزی به روی خودم نیارم
- حالا جایزمو بده
دستی به موهام کشیدم
+ باشه ولی فقط یه بوسه ها
باشه ایی گفت و حمله ایی به لبام کرد
هرچی هولش میدادم نمی رفت عقب ( آره دیه از اون بوسه ها که ادمه دارن و تهش به یه شب طولانی ختم میشع )
ایم پایان
می دونم یکم چرت شد ، ولی ایده نداشتم دیه ..
اسلاید دوم لباس عروس ا.ت
#بخواب_خانم_کوچولو
P17
داداداداممم
ویو روز عروسی :
دیگه حوصلم ته کشیده
چهار ساعته نشستم روی این صندلی ..
یونگی از من بدتر ، خوابش گرفته بود
+ یا ، نخوابی ها
- خمیازه کشید ، نع بیدارم
+ خودتو نگه دار ، فقط یه ربع دیگه مونده و این چشن مسخره بازیشون تموم میشه
- خندید ، اوبین باره عروسی میبینم و به مراسم عروسیش میگه مسخره بازی
+ منم اولین باره دامادی رو میبینم و میخواد روز عروسیش بگیره بکپه
یهو صدا اومد داشت از مردم که به عروسی اومدن تشکر می کرد
× خب حالا از عروس و داماد میخواییم که بلند بشن و رو به روی هم بایستند
× خانم کیم ا.ت بدون هیچ فشار و تهدیدی قبول می کنید همسر آقای مین یونگی بشید
+ بله ( از اون بله خشک و خالی ها )
× اقای مین یونگی بدون هیچ فشار و تهدیدی قبول می کنید همسر خانم کیم ا.ت بشید
- بله
× تبریک میگم ، شما رو زن و شوهر اعلام میکنم ، و حالا این راهرو رو طی کنید تا دوست ها و آشنایانتون براتون آرزوی خوشبختی بکنن
دستمو روی بازوش گذاشتم و باهم از راهرو گذشتیم و سوار ماشین شدیم
توی ماشین مثل دو تا احمق میخنیدیم و مسخره بازی در میآوردیم ( البت تو ماشین تنها بودن 😔🤡)
وارد خونمون شدیم
+ واو اینجا عجب جاییه
- آره
+ اتاق کدومه
- بریم اون بالاس
رفتم حموم و لباسامو عوض کردم و یه لباس خواب راحت پوشیدم
رفتم بیرون و با یونگی که داشت کرواتشو باز میکرد رو به رو شدم
+ آیگوو شب خیلی خسته کننده ایی بود
- موافقم
- میگم
+ هوم
- شرط میبندم العان چنتا آدم تو اتاق بغلی هستن
+ یاا از کجا میدونی
- یکم سر و صدا میومد
+ حالا سر چی شرط میبنیی
- اگه درست گفتم باید یه بوس بهم بدی ، اگرم اشتباه گفتم تا یه ماه کار خونه با من
+ با خنده گفتم قبوله
رفتیمو یهو در اتاقو باز کردم
که با قامت رعنای جیهوپ و میره رو به رو شدیم
+ یاا شما اینجا چیکار دارین
جیهوپ : اومدیم صدای ناله بشنوی...
که میره زد به بازوش
میره : نع چیزی نیست ما از قبل اینجا منتظر بودیم بهتون تبریک بگیم ، العانم تبریک گفتیم دیگه ، تا کتک نخوردیم دیگه میریم
و از خونه رفتن بیرون
+ باورم نمیشهه
- گوشای من خیلی تیزه
+ اوهوم
سعی کردم چیزی به روی خودم نیارم
- حالا جایزمو بده
دستی به موهام کشیدم
+ باشه ولی فقط یه بوسه ها
باشه ایی گفت و حمله ایی به لبام کرد
هرچی هولش میدادم نمی رفت عقب ( آره دیه از اون بوسه ها که ادمه دارن و تهش به یه شب طولانی ختم میشع )
ایم پایان
می دونم یکم چرت شد ، ولی ایده نداشتم دیه ..
اسلاید دوم لباس عروس ا.ت
۱.۹k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.