بازیکن پارت ۸
از زبان بازیکن « آی » :
میخواستم جواب میا رو بدم که زنگ کلاس خورد و معلم زبان اومد داخل کلاس
۲۰ دقیقه بعد
زینگ زینگ زینگ
بلاخره زنگ خونه خورد داشتم وسایلم رو جمع می کردم که گوشیم زنگ خورد
مکالمه
میا : بازیکن سریع خودت رو برسون مافیا
من : ...........................
من : هوفففف باشه
پایان مکالمه
مثل اینکه نمیتونم برم خونه گیم بازی کنممم اه سریع وسایلم رو جمع کردم و به سمت کافه تریا دانشگاه حرکت کردم
۲ دقیقه بعد
مکان : کافه تریا
بعد از اینکه مطمئن شدم کسی دنبال نیومده از پرتال استفاده کردم
۱ دقیقه بعد
مکان : جلوی مقر مافیا
با پرتال جلوی مقر مافیا ظاهر شدم شنل سیاه رنگم رو از توی کیفم در اوردم و پوشیدمش
شرط پارت بعدی ۱۵ لایک
میخواستم جواب میا رو بدم که زنگ کلاس خورد و معلم زبان اومد داخل کلاس
۲۰ دقیقه بعد
زینگ زینگ زینگ
بلاخره زنگ خونه خورد داشتم وسایلم رو جمع می کردم که گوشیم زنگ خورد
مکالمه
میا : بازیکن سریع خودت رو برسون مافیا
من : ...........................
من : هوفففف باشه
پایان مکالمه
مثل اینکه نمیتونم برم خونه گیم بازی کنممم اه سریع وسایلم رو جمع کردم و به سمت کافه تریا دانشگاه حرکت کردم
۲ دقیقه بعد
مکان : کافه تریا
بعد از اینکه مطمئن شدم کسی دنبال نیومده از پرتال استفاده کردم
۱ دقیقه بعد
مکان : جلوی مقر مافیا
با پرتال جلوی مقر مافیا ظاهر شدم شنل سیاه رنگم رو از توی کیفم در اوردم و پوشیدمش
شرط پارت بعدی ۱۵ لایک
۹۳
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.