توکیو پارت ۲۳
توکیو پارت ۲۳
میکو : اره
چیفو در ذهنش
دلم میخواد اون کوکوی گور به گور شده رد بکشمممممم
چیفو : میکو طلفا دیگه اسمه اون عوضی رو پیشم نیار
میکو : نمیدونستم دوست پسرم اینقدر حسوده
چیفو =🍅
من در حال بی صدا به چیفو خندیدن بودم که حس کردم یکی داره نگام میکنه دورو ورمو نگاه کردم دیدم مایکی داره منو نگاه میکنه
مایکی اومد تو بدو بدو اومد سمتم و بغلم کرد
مایکی : خوشحالم حالت خوبه حوشحالم که دوباره خندتو میبینم چرا از اول بهم زنگ نزدی من بهت نزدیک تر بودم
بغلش کردم
میکو : ببخشید اخه باها قهر بودی برای همین زنگ نزدم هر چند خودتم کم لگدی نزدی
سرشو ناز کردم
میکو : حالا اشکال نداره بهش فکر نکن خالا یه جای زخم دیگه هم دارم این یکی بزرگ ترینه شونه
مایکی : میدونم درد داری چشمات حرفتو میزنه نیازی نیست مخفی کنی میشناسمت تو الان ناراحتی درد داری میدونم چه حسی داری منم مثل تو ام میخندم ولی مخفی میکنم چه حسی داری میدونم چه حسی داری
ببخشید کوتاه شد
میکو : اره
چیفو در ذهنش
دلم میخواد اون کوکوی گور به گور شده رد بکشمممممم
چیفو : میکو طلفا دیگه اسمه اون عوضی رو پیشم نیار
میکو : نمیدونستم دوست پسرم اینقدر حسوده
چیفو =🍅
من در حال بی صدا به چیفو خندیدن بودم که حس کردم یکی داره نگام میکنه دورو ورمو نگاه کردم دیدم مایکی داره منو نگاه میکنه
مایکی اومد تو بدو بدو اومد سمتم و بغلم کرد
مایکی : خوشحالم حالت خوبه حوشحالم که دوباره خندتو میبینم چرا از اول بهم زنگ نزدی من بهت نزدیک تر بودم
بغلش کردم
میکو : ببخشید اخه باها قهر بودی برای همین زنگ نزدم هر چند خودتم کم لگدی نزدی
سرشو ناز کردم
میکو : حالا اشکال نداره بهش فکر نکن خالا یه جای زخم دیگه هم دارم این یکی بزرگ ترینه شونه
مایکی : میدونم درد داری چشمات حرفتو میزنه نیازی نیست مخفی کنی میشناسمت تو الان ناراحتی درد داری میدونم چه حسی داری منم مثل تو ام میخندم ولی مخفی میکنم چه حسی داری میدونم چه حسی داری
ببخشید کوتاه شد
۵.۶k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.