مامورمخفی
فصل دوم!
part ⅓
بعد ۳۰ ثانیه ازم جدا شد و نگاهشو به چشمام داد.
و محکم بغلم کرد.
دستامو دور کمرش حلقه کردم که گفت:
طعم لبات هیچوقت تکراری نمیشه ات!
لبخندی زدم و ازش جدا شدم.
ات:تهیونگااا من خیلی گشنمههههه
تهیونگ:ای شیکمو
اجوما پنکیک درست کرده بود گذاشت تو یخچال دلم نیومد بدون تو بخورم!
نگاه پوکری بهش انداختم.
ات:نبایدم میخوردی!
به سمت اپزخوگه رفتمو در یخچالو باز کردمو طرف پنکیک رو با مربای البالو برداشتم و روی میز گذاشتم.
دوتا فنجون قهوه درست کردمو روی میز گذاشتمو خودمم پشت میز روبه روی تهیونگ نشستم.
میخاستم شروع کنم که دستی جلوم قرار گرفت.
بهش نگاه کردمو پنکیکو از توی دستش گرفتمو خوردم.
ادامه دارد....
۱۴ لایک
۱۴ کامنت
۲ فالو
گایز حمایتا خیلی کم شده همینجوری پیش بره این فیکو ادامه نمیدم!
part ⅓
بعد ۳۰ ثانیه ازم جدا شد و نگاهشو به چشمام داد.
و محکم بغلم کرد.
دستامو دور کمرش حلقه کردم که گفت:
طعم لبات هیچوقت تکراری نمیشه ات!
لبخندی زدم و ازش جدا شدم.
ات:تهیونگااا من خیلی گشنمههههه
تهیونگ:ای شیکمو
اجوما پنکیک درست کرده بود گذاشت تو یخچال دلم نیومد بدون تو بخورم!
نگاه پوکری بهش انداختم.
ات:نبایدم میخوردی!
به سمت اپزخوگه رفتمو در یخچالو باز کردمو طرف پنکیک رو با مربای البالو برداشتم و روی میز گذاشتم.
دوتا فنجون قهوه درست کردمو روی میز گذاشتمو خودمم پشت میز روبه روی تهیونگ نشستم.
میخاستم شروع کنم که دستی جلوم قرار گرفت.
بهش نگاه کردمو پنکیکو از توی دستش گرفتمو خوردم.
ادامه دارد....
۱۴ لایک
۱۴ کامنت
۲ فالو
گایز حمایتا خیلی کم شده همینجوری پیش بره این فیکو ادامه نمیدم!
۴۵.۱k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.