جلوی میزآرایش میشینم .
جلوی میزآرایش میشینم .
دلم تنگ شده ،
برای زن بودن ، زنونگی کردن .
یه خطچشم پهن و دنبالهدار ، فرمژه و بعد با حوصله ریمل بزنم و آخرش با لذت به مژههای بلندم نگاه کنم ،
یه رژگونه ی خوشرنگ و بعد دست بکشم رو رژلب های هزار رنگ روبه روم ،
قرمز ..
دلم میخواد رژ ِ قرمز بزنم ،
موهام و ببافم ، تیغماهی ، درست مثل قدیم ،
پیراهن کوتاه بپوشم ، شاید هم گلگلی ، گل های صورتی و بنفش و آبی ..
عطر بزنم .
کمی دور خودم بچرخم و لبخند بزنم ، لاک بزنم و فوت کنم ناخن هامو ، نگاهم به ساعت باشه تا بیاد .
کمی ناز کردن و ظرافت های زنانه ..
به خودم میام ..
هنوز جلوی میزآرایش نشستم ،
نه خبری از عطر هست
نه پیراهن کوتاه گلگلی
نه مژه های فر خورده ِ ریمل زده
نه رژ قرمز .
همونطور نشستم و زُل زدم به زن بی روح و آشفتهی توی آینه .
چقدر دورم از خودم ، چقدر دورم از رویاهام .
#MAB
دلم تنگ شده ،
برای زن بودن ، زنونگی کردن .
یه خطچشم پهن و دنبالهدار ، فرمژه و بعد با حوصله ریمل بزنم و آخرش با لذت به مژههای بلندم نگاه کنم ،
یه رژگونه ی خوشرنگ و بعد دست بکشم رو رژلب های هزار رنگ روبه روم ،
قرمز ..
دلم میخواد رژ ِ قرمز بزنم ،
موهام و ببافم ، تیغماهی ، درست مثل قدیم ،
پیراهن کوتاه بپوشم ، شاید هم گلگلی ، گل های صورتی و بنفش و آبی ..
عطر بزنم .
کمی دور خودم بچرخم و لبخند بزنم ، لاک بزنم و فوت کنم ناخن هامو ، نگاهم به ساعت باشه تا بیاد .
کمی ناز کردن و ظرافت های زنانه ..
به خودم میام ..
هنوز جلوی میزآرایش نشستم ،
نه خبری از عطر هست
نه پیراهن کوتاه گلگلی
نه مژه های فر خورده ِ ریمل زده
نه رژ قرمز .
همونطور نشستم و زُل زدم به زن بی روح و آشفتهی توی آینه .
چقدر دورم از خودم ، چقدر دورم از رویاهام .
#MAB
۱.۹k
۱۸ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.