𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۳ پارت ۱۷
روز اول که با سوجیون تمرین کردم خیلی خوب بود دریغ از اینکه از سختی های پیش روم خبری نداشتم
سوجیون هم چیزی بهم نگفته بود
من هنوز سه روزه کاراموز شدم و این خیلی سخته
روز اول تمرین تموم شد از شدت بدن درد رفتم تو اتاق خوابیدم که یهو سوجیون اومد داخل اتاق
جیون_گوشیت کو؟
_با گوشیم چیکار داری؟
جیون_که برنامه هایی داخلش داری
_اینستا،تلگرام،واتساپ،تیک تاک،یوتیوب،توییتر،پینترست،ویورس،وی لایو
برا چی؟
جیون_یوخ کم نباشه😂هرچی پیدینیم گفت که بهت بگم همشون رو باید پاک کنی اکانت هاتو حذف کن نباید داخل فضای مجازی باشی
_ولی اخه.....
جیون_اگه میخوای گوشیت رو هم ازت نگیره باید این کارو بکنیوگرنه اجازه ی زنگ زدن رو هم نداری
_باشه💔😕
جیون_ناراحت نشو از این کار قانون تمام کمپانی هاست تازه زمان های قبل گوشی رو کلا از کاراموز ها میگرفتن
_نه ناراحت نشدم حالا میشه بری خابم میااااد
جیون_ساعت چنده؟اوم ۱۰ خوبه تایم خوابت هر شب همین ساعته فردا ساعت ۵ صبح تا ۲ ظهر تمرین داری بعد ناهار بعد از اون ساعت ۵ تا ۹ باز تمرین و ۱۰ هم تایم خواب
_وای خدا قراره پاره بشم
جیون_اگه میخوای پاره نشی تمام تلاشتو بکن تا بتونی هرچه زودتر از این وضع خلاص شی و دبیو کنی این تنها راه خلاصی عه
_همه ی سعی مو برای این جایگاه میکنم
جیون_عافرین من دیگه میرم
_شب خوش
جیون که رفت نفهمیدم کی خواب رفتم
صبح با سر و صدای جیون بیدار شدم
جیون_دختر بلند شو ساعت ۵ شده دیر میشه ها
_یکم دیگه بخوابمممم
جیون_اگه یک دیقه دیر کنی به ازایه هر یک دیقه ۱ ساعت اضاف باید تمرین کنی
با این حرف سریع پاشدم دوییدم بیرون توی اتاق تمرین
اون روز هم تمرین رقص انجام دادیم خوب پیش رفت تا ۲ تمرین بود حرکات دیروز رو دوباره مرور کردیم قرار شد که هر ماه حرکات جدید یاد بده و توی یک ماه اون حرکات رو مرور میکردیم تا به مرز بهترین برسم و بتونم به بهترین نحو ممکن انجام بدمشون
جیون_خب کافیه دیگه میتونی بری ناهار
_اه خوبه خسته شدم واقعا ۹ ساعت تمام دسشویی نرفتم و یریز دارم تمرین میکنم
جیون_میگذره
رفتم ناهار خوردم یک ابی به سرو روم زدم ساعت ۵ دوباره برای تمرین اماده زدم جیون اومد و دوباره رقص رو کار کردیم
ساعت رو نگاه کردم ۱۰ بود
_خدافظ
جیون_کجا؟
_ساعتو ببین تایم خوابه
جیون_اوو برو بخواب فردا خواب نمونی
_شب بخیر
شبا انقد خسته میشدم که تا ساعت ده دیگه بزرو چشام وا میموند
شبا ساعت ۱۰ مثل مرده میخوابیدم
صبحا هم باز مث مرده ها از خواب پا میشدم کلا داشتم به فنا میرفتم
ولی این شروع رویام بود
دو سال بعد
دو ساا گذشت و من هرروز ساعت ۵ صبح تا ۲ ظهر مثل خر تمرین میکردم
باز از ساعت ۵ تا ۹ تمرین ۱۰ هم خواب
روال زندگیم توی این ۲ سال به این شکل هی تکرار میشد..........
سوجیون هم چیزی بهم نگفته بود
من هنوز سه روزه کاراموز شدم و این خیلی سخته
روز اول تمرین تموم شد از شدت بدن درد رفتم تو اتاق خوابیدم که یهو سوجیون اومد داخل اتاق
جیون_گوشیت کو؟
_با گوشیم چیکار داری؟
جیون_که برنامه هایی داخلش داری
_اینستا،تلگرام،واتساپ،تیک تاک،یوتیوب،توییتر،پینترست،ویورس،وی لایو
برا چی؟
جیون_یوخ کم نباشه😂هرچی پیدینیم گفت که بهت بگم همشون رو باید پاک کنی اکانت هاتو حذف کن نباید داخل فضای مجازی باشی
_ولی اخه.....
جیون_اگه میخوای گوشیت رو هم ازت نگیره باید این کارو بکنیوگرنه اجازه ی زنگ زدن رو هم نداری
_باشه💔😕
جیون_ناراحت نشو از این کار قانون تمام کمپانی هاست تازه زمان های قبل گوشی رو کلا از کاراموز ها میگرفتن
_نه ناراحت نشدم حالا میشه بری خابم میااااد
جیون_ساعت چنده؟اوم ۱۰ خوبه تایم خوابت هر شب همین ساعته فردا ساعت ۵ صبح تا ۲ ظهر تمرین داری بعد ناهار بعد از اون ساعت ۵ تا ۹ باز تمرین و ۱۰ هم تایم خواب
_وای خدا قراره پاره بشم
جیون_اگه میخوای پاره نشی تمام تلاشتو بکن تا بتونی هرچه زودتر از این وضع خلاص شی و دبیو کنی این تنها راه خلاصی عه
_همه ی سعی مو برای این جایگاه میکنم
جیون_عافرین من دیگه میرم
_شب خوش
جیون که رفت نفهمیدم کی خواب رفتم
صبح با سر و صدای جیون بیدار شدم
جیون_دختر بلند شو ساعت ۵ شده دیر میشه ها
_یکم دیگه بخوابمممم
جیون_اگه یک دیقه دیر کنی به ازایه هر یک دیقه ۱ ساعت اضاف باید تمرین کنی
با این حرف سریع پاشدم دوییدم بیرون توی اتاق تمرین
اون روز هم تمرین رقص انجام دادیم خوب پیش رفت تا ۲ تمرین بود حرکات دیروز رو دوباره مرور کردیم قرار شد که هر ماه حرکات جدید یاد بده و توی یک ماه اون حرکات رو مرور میکردیم تا به مرز بهترین برسم و بتونم به بهترین نحو ممکن انجام بدمشون
جیون_خب کافیه دیگه میتونی بری ناهار
_اه خوبه خسته شدم واقعا ۹ ساعت تمام دسشویی نرفتم و یریز دارم تمرین میکنم
جیون_میگذره
رفتم ناهار خوردم یک ابی به سرو روم زدم ساعت ۵ دوباره برای تمرین اماده زدم جیون اومد و دوباره رقص رو کار کردیم
ساعت رو نگاه کردم ۱۰ بود
_خدافظ
جیون_کجا؟
_ساعتو ببین تایم خوابه
جیون_اوو برو بخواب فردا خواب نمونی
_شب بخیر
شبا انقد خسته میشدم که تا ساعت ده دیگه بزرو چشام وا میموند
شبا ساعت ۱۰ مثل مرده میخوابیدم
صبحا هم باز مث مرده ها از خواب پا میشدم کلا داشتم به فنا میرفتم
ولی این شروع رویام بود
دو سال بعد
دو ساا گذشت و من هرروز ساعت ۵ صبح تا ۲ ظهر مثل خر تمرین میکردم
باز از ساعت ۵ تا ۹ تمرین ۱۰ هم خواب
روال زندگیم توی این ۲ سال به این شکل هی تکرار میشد..........
۱۱.۱k
۰۸ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.