پارت آخر : حاکمان جهنم ...
دختر دایی ا.ت : ولی باباجون به ا.ت و انیر بیشتره همه ما ارث رسیده
بابابزرگ ا.ت : وفتی مریض بودم یکیتون نیومدند پا دورم بزارید وقتی کرونا گرفتم یکیتون نگفتید این بابابزک پیر ما آدمه این گل دختر من تازه شونزده سالش شده بود اومد از من مواظبت کرد این شاه پسر میبینی همین باباهه و عموهای بینمت یکیشون نیومد دور به من این پسر کارای من انجام میداد منو دکتر دوا برد شرکت اداره کرد حالا دو قورت و نیمه تونم باقیه پاشید جمع کنید برید خانه هاتون ببنم
سوار ماشین شدن
ا.ت : آروم میسو رو بزار تو ماشین خوابه
جونگ کوک : باشه
جونگ کوک : خیلی محبوبی پیش بابابزرگ ا
ت
ا.ت : خیلی دوسش دارم واقعا اون بهترین بابابزرگ دنیاس
جونگ کوک : منم خیلی دوست دارم و تو بهترین همسر دنیایی قشنگم
و لب هاشو گذاشت روی لب های ا.ت و بوسید
اونها هم که فکر میکردن میسو خوابه با عشق همو بوسیدن
میسو : دایی
امیر: جون دایی فسقلی
میسو : ما چگدر بوشه داریم
امیر : خب ما روی گونه رو پیبوسم روی پیشونی هم میبوسم روی دست هم میبوسیم
میسو : پس آدما که اژ لب بوش میتونن دارن چیتار میتونن
امیر: دایی تو کجا دیدی
میسو : مامانی و بابایی ایژور هنو بوشیدن
امیر : مامان و بابا بسکه بیشعور تشریف دارن تو ولشون کن دایی.
ا.ت : امیر اینقدر فحش یاده این بچه نده دیگه نمیزارم باهاس بازی کنی
میسو پرید بغل امیر و گفت : چیتار داییم داری تو برو بابایی رو اژ لب ببوس بیشور
ا.ت : جونگ کوک ( با عصبانیت )
جونگ کوک : به خدا فکر میکررم خوابه
ا.ت : من تورو نصفت میکنم
خلاصه این خانواده هم به خوبی و خوشی زنی کردن
امیدوارم خوشتون اومده باشه کلی دوستون دارم ماچ به کلتون
بابابزرگ ا.ت : وفتی مریض بودم یکیتون نیومدند پا دورم بزارید وقتی کرونا گرفتم یکیتون نگفتید این بابابزک پیر ما آدمه این گل دختر من تازه شونزده سالش شده بود اومد از من مواظبت کرد این شاه پسر میبینی همین باباهه و عموهای بینمت یکیشون نیومد دور به من این پسر کارای من انجام میداد منو دکتر دوا برد شرکت اداره کرد حالا دو قورت و نیمه تونم باقیه پاشید جمع کنید برید خانه هاتون ببنم
سوار ماشین شدن
ا.ت : آروم میسو رو بزار تو ماشین خوابه
جونگ کوک : باشه
جونگ کوک : خیلی محبوبی پیش بابابزرگ ا
ت
ا.ت : خیلی دوسش دارم واقعا اون بهترین بابابزرگ دنیاس
جونگ کوک : منم خیلی دوست دارم و تو بهترین همسر دنیایی قشنگم
و لب هاشو گذاشت روی لب های ا.ت و بوسید
اونها هم که فکر میکردن میسو خوابه با عشق همو بوسیدن
میسو : دایی
امیر: جون دایی فسقلی
میسو : ما چگدر بوشه داریم
امیر : خب ما روی گونه رو پیبوسم روی پیشونی هم میبوسم روی دست هم میبوسیم
میسو : پس آدما که اژ لب بوش میتونن دارن چیتار میتونن
امیر: دایی تو کجا دیدی
میسو : مامانی و بابایی ایژور هنو بوشیدن
امیر : مامان و بابا بسکه بیشعور تشریف دارن تو ولشون کن دایی.
ا.ت : امیر اینقدر فحش یاده این بچه نده دیگه نمیزارم باهاس بازی کنی
میسو پرید بغل امیر و گفت : چیتار داییم داری تو برو بابایی رو اژ لب ببوس بیشور
ا.ت : جونگ کوک ( با عصبانیت )
جونگ کوک : به خدا فکر میکررم خوابه
ا.ت : من تورو نصفت میکنم
خلاصه این خانواده هم به خوبی و خوشی زنی کردن
امیدوارم خوشتون اومده باشه کلی دوستون دارم ماچ به کلتون
۴.۹k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.