اشتباهی عاشق مافیا شدم p14
کوک :بله
تهیونگ : سریع بیا جیمین میخواد یچیز مهم بگه
کوک : حله
........
تهیونگ : خب جیمین حداقل یچیزی تا کوک میاد بگو
جیمین : وایسا درباره ا.ته
تهیونگ خون جلو چشماشو گرفت
ویو تهیونگ
وقتی گفت موضوع ا.ته من عصبی شدم کی جرعت کرده همچین کاری بکنه به خدا زندش نمیزارم
پایان ویو تهیونگ
ویو ا.ت
تهیونگ با جیمین رفتن تو اتاق منم داشتم وسایلو جمع میکردم که صدای زنگ در اومد
رفتم درو باز کردم که کوکو دیدم
پایان ویو ا.ت
کوک : سلام لیدی
ا.ت : اگه تهیونگ بفهمه به من گفتی لیدی با این لحن خفت میکنه
کوک : اوخ اوخ یادم نبود ببخشید خواهرم
ا.ت : (خنده )
کوک : تهیونگ و جیمین کجان
ا.ت : بالا تو اتاق تهیونگ
کوک رفت اتاق تهیونگ
ویو تهیونگ
کوک اومد سریع بدون اینکه به کوک سلام بدم به جیمین گفتم بگو
جیمین: خب وقتی تو با سوجون دعوا گرفتی بعدش به گفت که اگه یه بار دیگه بی احترامی کنی برای عزیزانش بد میشه
تهیونگ : اولا غلط کرده دوما اینو میخواستی بگی ؟
جیمین : خب اون خیلی خطرناکه
کوک : نمیخوام وسط حرفاتون بپرم ولی اینا به من چه ربطی داره ؟
جیمین : خوب شد گفتی تو تو باندی خیر سرت باید بدونی
تهیونگ: اصن چرا با سوجون چرا قرار داد بستی ؟(عصبی )
ویو تهیونگ
جیمین عصبی بود میخواست جوابمو بده که ا.ت صدامون کرد .........
ببخشید کم شددددددد
تهیونگ : سریع بیا جیمین میخواد یچیز مهم بگه
کوک : حله
........
تهیونگ : خب جیمین حداقل یچیزی تا کوک میاد بگو
جیمین : وایسا درباره ا.ته
تهیونگ خون جلو چشماشو گرفت
ویو تهیونگ
وقتی گفت موضوع ا.ته من عصبی شدم کی جرعت کرده همچین کاری بکنه به خدا زندش نمیزارم
پایان ویو تهیونگ
ویو ا.ت
تهیونگ با جیمین رفتن تو اتاق منم داشتم وسایلو جمع میکردم که صدای زنگ در اومد
رفتم درو باز کردم که کوکو دیدم
پایان ویو ا.ت
کوک : سلام لیدی
ا.ت : اگه تهیونگ بفهمه به من گفتی لیدی با این لحن خفت میکنه
کوک : اوخ اوخ یادم نبود ببخشید خواهرم
ا.ت : (خنده )
کوک : تهیونگ و جیمین کجان
ا.ت : بالا تو اتاق تهیونگ
کوک رفت اتاق تهیونگ
ویو تهیونگ
کوک اومد سریع بدون اینکه به کوک سلام بدم به جیمین گفتم بگو
جیمین: خب وقتی تو با سوجون دعوا گرفتی بعدش به گفت که اگه یه بار دیگه بی احترامی کنی برای عزیزانش بد میشه
تهیونگ : اولا غلط کرده دوما اینو میخواستی بگی ؟
جیمین : خب اون خیلی خطرناکه
کوک : نمیخوام وسط حرفاتون بپرم ولی اینا به من چه ربطی داره ؟
جیمین : خوب شد گفتی تو تو باندی خیر سرت باید بدونی
تهیونگ: اصن چرا با سوجون چرا قرار داد بستی ؟(عصبی )
ویو تهیونگ
جیمین عصبی بود میخواست جوابمو بده که ا.ت صدامون کرد .........
ببخشید کم شددددددد
۱.۶k
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.