𝐝𝐫𝐮𝐧𝐤 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐥𝐨𝐯𝐞
<<𝐝𝐫𝐮𝐧𝐤 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐥𝐨𝐯𝐞>>
𝐏𝐚𝐫𝐭 7
ویو ته
گفتم و سرمو برگردوندم نبود!
پاشدم بگردم دنبالش
همجا رو گشتم ولی خبری از ات نبود اکه پیداش کنم حتما مجازات داره پیشم ات کوچولو «زیرلب»
تا باصدای یه دختر تو دستشویی به خودم اومدم اون.. ات بود
سریع رفتم تا با صحنه ای که دیدم خون جلو چشمام رو گرفت پسره داشت سعی میکرد ات رو اذیت کنه
ته: چه غلطی میکنی..«داد»
ات: ته کمکم کنن
پسره: نکنه صاحبشی؟قیمتش چنده؟تهیونگ «پوزخند»
ته: گورتو گم کن از پیش ات
_______
ته: ات خوبی؟چیزیت که نشده؟
ات: نه ببخشید تهیونگ ولی ساعت دیگه دیروقته من میرم «ات مسته»
ویو مننن
ات با گفتن این حرف داشت میرفت تا یهو افتاد و تهیونگ اونو گرفت
تهیونگ: دیدی خوب نیستی بیبی..
ات: من.. نمیتونم... رانندگی.. کن. م
تهیونگ: زیاد خوردی مگه نه؟
تهیونگ ات رو براید استایل بغل میکنه و میبرتش عمارت خودش تا بتونه تنبیهش کنه!
ته که با دیدن دخترک توی بغلش آروم گرفته بود بوسه ای رو پیشانی اش زد
____________________
ویو ات
بازم همونجا بودم تو بغل تهیونگ دیشب رو اصلن یادم نمیاد سریع حواسم به. ساعت رفت امروز روزشههه روز اردو جنگل
ات: تهیونگگگگ پاشووو
ته: چیهه
ات: امروز میریم جنگلاا
ته:«درحال لود😂» آره بریمم
ات: تو لباسمو عوض کردیی
ته: سریع انجامش دادم دقت نکردم
خب خب از پارت ده به بعد شرط میذارماا
𝐏𝐚𝐫𝐭 7
ویو ته
گفتم و سرمو برگردوندم نبود!
پاشدم بگردم دنبالش
همجا رو گشتم ولی خبری از ات نبود اکه پیداش کنم حتما مجازات داره پیشم ات کوچولو «زیرلب»
تا باصدای یه دختر تو دستشویی به خودم اومدم اون.. ات بود
سریع رفتم تا با صحنه ای که دیدم خون جلو چشمام رو گرفت پسره داشت سعی میکرد ات رو اذیت کنه
ته: چه غلطی میکنی..«داد»
ات: ته کمکم کنن
پسره: نکنه صاحبشی؟قیمتش چنده؟تهیونگ «پوزخند»
ته: گورتو گم کن از پیش ات
_______
ته: ات خوبی؟چیزیت که نشده؟
ات: نه ببخشید تهیونگ ولی ساعت دیگه دیروقته من میرم «ات مسته»
ویو مننن
ات با گفتن این حرف داشت میرفت تا یهو افتاد و تهیونگ اونو گرفت
تهیونگ: دیدی خوب نیستی بیبی..
ات: من.. نمیتونم... رانندگی.. کن. م
تهیونگ: زیاد خوردی مگه نه؟
تهیونگ ات رو براید استایل بغل میکنه و میبرتش عمارت خودش تا بتونه تنبیهش کنه!
ته که با دیدن دخترک توی بغلش آروم گرفته بود بوسه ای رو پیشانی اش زد
____________________
ویو ات
بازم همونجا بودم تو بغل تهیونگ دیشب رو اصلن یادم نمیاد سریع حواسم به. ساعت رفت امروز روزشههه روز اردو جنگل
ات: تهیونگگگگ پاشووو
ته: چیهه
ات: امروز میریم جنگلاا
ته:«درحال لود😂» آره بریمم
ات: تو لباسمو عوض کردیی
ته: سریع انجامش دادم دقت نکردم
خب خب از پارت ده به بعد شرط میذارماا
۶.۶k
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.