دختری از جنس جاسوس(پارت86)
دوت از شدت ترس و استرس همینجوری عرق میریختو درحال تغییر شکل دادن بودن کاترینم تا چند دیقه دیگه از شدت خجالت میمیرد
یهویی دوت سریع از زیر کاترین دویید رفت تو دوستشویی پسرونه و درو قفل کرد
دوت:هیچی نیس هیچی نیس اروم باش
کاترین یهو به خودش اومدو پاشد
کاترین:چیشد کجا رفت
الیزابت:دستشویی پسرونه قایم شد
مارکو و تایلر دوییدن رفتن دنبالش
مارکو:لطفا بگو چیشده دوت
تایلر:دوت خوبی
دوت:چیزی نیس
دوت یه نگا به دستاش کرد دید داره شبیه پنجه گربه میشه
ذهن دوت:چیشده چه خبره الان چیکار کنم
دندونای دوت همینجوری داشت تیز میشدو گوشاش در میومد
دوت:چه خبره
تایلر:خوبی زنگ بزنیم مامان بابات
دوت:نه همه چیز مرتبه
کاترین دیگه نه صبر داشت نه کننرلی رو خودش برا همین دره دستشویی پسرونه رو باز کرد
همه پسرا:اااااا(جیغ زدن)دخترجون اینجا پسرونس چشماتو باز کن
کاترین درو بست
الیزابت:زده به سرت
کاترین:چیزی نیس
ذهن کاترین:اگه اون کله صورتی چیزیش شده باشه چی
کاترین:اشتباه رفتم(خیلی سرخ)
دوت:اروم باش اروم باش(نفس عمیق کشیدن)
ذهن دوت:درست شد
دوت میاد بیرون و اصلا به روی خودش نمیاره اتفاقی افتاده
تا از دستشویی پسرونه میاد بیرون کاترین سریع بغلش میکنه و به اندازه ی یه گوجه سرخ میشه
دوت:چیکار میکنی(سرخ)
تالیا:دایانا داداشتو ببین مشغوله خوش و بش شده
دایانا:چی باز اون دختره
ذهن دایانا:وای از خجالت داره عوض میشه
بعد دایانا سریع دویید سمتشون
دایانا:…
یهویی دوت سریع از زیر کاترین دویید رفت تو دوستشویی پسرونه و درو قفل کرد
دوت:هیچی نیس هیچی نیس اروم باش
کاترین یهو به خودش اومدو پاشد
کاترین:چیشد کجا رفت
الیزابت:دستشویی پسرونه قایم شد
مارکو و تایلر دوییدن رفتن دنبالش
مارکو:لطفا بگو چیشده دوت
تایلر:دوت خوبی
دوت:چیزی نیس
دوت یه نگا به دستاش کرد دید داره شبیه پنجه گربه میشه
ذهن دوت:چیشده چه خبره الان چیکار کنم
دندونای دوت همینجوری داشت تیز میشدو گوشاش در میومد
دوت:چه خبره
تایلر:خوبی زنگ بزنیم مامان بابات
دوت:نه همه چیز مرتبه
کاترین دیگه نه صبر داشت نه کننرلی رو خودش برا همین دره دستشویی پسرونه رو باز کرد
همه پسرا:اااااا(جیغ زدن)دخترجون اینجا پسرونس چشماتو باز کن
کاترین درو بست
الیزابت:زده به سرت
کاترین:چیزی نیس
ذهن کاترین:اگه اون کله صورتی چیزیش شده باشه چی
کاترین:اشتباه رفتم(خیلی سرخ)
دوت:اروم باش اروم باش(نفس عمیق کشیدن)
ذهن دوت:درست شد
دوت میاد بیرون و اصلا به روی خودش نمیاره اتفاقی افتاده
تا از دستشویی پسرونه میاد بیرون کاترین سریع بغلش میکنه و به اندازه ی یه گوجه سرخ میشه
دوت:چیکار میکنی(سرخ)
تالیا:دایانا داداشتو ببین مشغوله خوش و بش شده
دایانا:چی باز اون دختره
ذهن دایانا:وای از خجالت داره عوض میشه
بعد دایانا سریع دویید سمتشون
دایانا:…
۹۳۶
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.