((جلوی در ویلا))
((جلوی در ویلا))
تسوکی در رو زد و نیشینویا در رو باز کرد تا نگاهش به تسوکی و روبی افتاد گفت:آاوووووووو
تسوکی:خب فعلا برو کنار بزارم رو تخت بخوابه
نویا:باش
و بعد رفت کنار
((۵ سال بعد))
روبی رفت رو شکم تسوکی نشست
روبی:تسوکییییییییییییییی بیدار شوووووووو
تسوکی:ولم کن بابا خوابم میاد
روبی:پاشو ۲ روز دیگه مراسم عروسیمونه هااااااااا بیا بریم بیرون وسیله باید بخریم
تسوکی:خب بابا ساعت۷ صبحه ولم کن
روبی:نه ساعت۷ نیست
تسوکی:خب،هشته؟؟؟
روبی:نه
تسوکی:۹؟؟؟
روبی:نه
تسوکی:۱۰؟؟؟
روبی:نه
تسوکی:۱۱؟؟؟
روبی:کجایی؟من ۵ دیقه پیش ناهار خوردم
تسوکی:مگه ساعت چنده؟؟؟
روبی:۱ظهر
تسوکی:چرا بیدارم نکردیییییییییی😧🧐
روبی:آخه خعلی کیوت خوابیده بودی دلم نیومد بیدارت کنم
تسوکی:😑
روبی:حالا پاشو من غذا خوردم برات نگه داشتم گذاشتم رو میز ناهار خوری بخور بریم برای عروسی وسیله بخریم
تسوکی:باش بابا
روبی:باید لباست از کاگیاما بهتر باشه
تسوکی:مگه اون رو دعوت کردم؟؟؟
روبی:نه،من دعوت کردم من سال دایچی و سوگا و آساهی و نویا و تاناکا و هیناتا و کیوکا چان و هیتوکا چان و بقیه رو دعوت کردم
تسوکی:تو مگه شمارشون رو داری؟؟؟
روبی:آره،حالا بیخیال پاشو
تسوکی:از رو شکمم پاشو بلند شم
روبی:عع راست میگی هواسم نبود ببخشید😅😅
تسوکی در رو زد و نیشینویا در رو باز کرد تا نگاهش به تسوکی و روبی افتاد گفت:آاوووووووو
تسوکی:خب فعلا برو کنار بزارم رو تخت بخوابه
نویا:باش
و بعد رفت کنار
((۵ سال بعد))
روبی رفت رو شکم تسوکی نشست
روبی:تسوکییییییییییییییی بیدار شوووووووو
تسوکی:ولم کن بابا خوابم میاد
روبی:پاشو ۲ روز دیگه مراسم عروسیمونه هااااااااا بیا بریم بیرون وسیله باید بخریم
تسوکی:خب بابا ساعت۷ صبحه ولم کن
روبی:نه ساعت۷ نیست
تسوکی:خب،هشته؟؟؟
روبی:نه
تسوکی:۹؟؟؟
روبی:نه
تسوکی:۱۰؟؟؟
روبی:نه
تسوکی:۱۱؟؟؟
روبی:کجایی؟من ۵ دیقه پیش ناهار خوردم
تسوکی:مگه ساعت چنده؟؟؟
روبی:۱ظهر
تسوکی:چرا بیدارم نکردیییییییییی😧🧐
روبی:آخه خعلی کیوت خوابیده بودی دلم نیومد بیدارت کنم
تسوکی:😑
روبی:حالا پاشو من غذا خوردم برات نگه داشتم گذاشتم رو میز ناهار خوری بخور بریم برای عروسی وسیله بخریم
تسوکی:باش بابا
روبی:باید لباست از کاگیاما بهتر باشه
تسوکی:مگه اون رو دعوت کردم؟؟؟
روبی:نه،من دعوت کردم من سال دایچی و سوگا و آساهی و نویا و تاناکا و هیناتا و کیوکا چان و هیتوکا چان و بقیه رو دعوت کردم
تسوکی:تو مگه شمارشون رو داری؟؟؟
روبی:آره،حالا بیخیال پاشو
تسوکی:از رو شکمم پاشو بلند شم
روبی:عع راست میگی هواسم نبود ببخشید😅😅
۱۵۳
۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.