مافیای بی مزه من
پارت ۱٠
ا/ت ویو
رسیدیم به شهربازی
ا/ت: شوگا میشه بریم باهم ترن هوایی
شوگا: باشه بریم
ا/ت: اخجون بریم
دستشو گرفتم و رفتم سمت ترن هوایی
....
بیشتر وسایل شهر بازی رو سوار شدیم
شوگا: ا/ت خواهش میکنم بس کن تا حالا اینقدر هیجان بهم وارد نشده بود مردم بسه تو حالت بد نشده
ا/ت: نه اصلا
شوگا: از وقتی اومدیم فقط میری سمت وسایلی که هیجانشون بالا هست بسه دیگه
ا/ت: خب یه وسیله دیگه سوار شیم بعدش بریم خوبه؟
شوگا: باشه حالا چی میخوای بری
ا/ت: سقوط ازاد چطوره
شوگا: نه ا/ت بسه حالم بد شده
ا/ت: خب بریم چرخ و فلک
شوگا: باشه این خوبه
رفتیم سوار چرخ و فلک شدیم
من وایستاده بودم و بیرون رو نگاه میکردم
شوگا: یهو میوفتی بشین
ا/ت: نگران نباش نمیوفتم
چرخ و فلک به بالا ترین نقطه اش رسیده بود
ا/ت: شوگا خیلی بالاییم نگاه کن
یهو چرخ و فلک تکون خورد سر جاش موند
میخواستم بیوفتم که شوگا منو گرفت
شوگا: گفتم بشین میوفتی گوش نکردی
ا/ت: چرا چرخ و فلک وایستاد
شوگا: نمیدونم شاید خراب شده بیا بشینیم و منتظر شیم تا درست شه
ا/ت: من میترسم اگه همینجا گیر کنیم چی
شوگا: نه گیر نمیکنیم نگران نباش
منتظر نشتیم یه گوشه تا دوباره چرخ و فلک شروع به حرکت کنه
.....
بعد نیم ساعت چرخ و فلک درست شد و دوباره راه افتاد
پیاده شدیم
ا/ت: شوگا خیلی حوصلم سر رفت دیگه عمرا برم چرخ و فلک خیلی چرت بود
شوگا: گشنت نیست
ا/ت: اره گشنمه
شوگا: بیا بریم یه چیزی بخوریم. چی میخوای
ا/ت: پیتزا *بلند
شوگا: باشه میریم پیتزا بخوریم
شوگا ویو
رفتم پیتزا گرفتم و توی همون شهر بازی یه گوشه نشستیم خوردیم
ا/ت: شوگا ممنونم امروز خیلی بهم خوش گذشت. من دوستی ندارم و هربار میومدم اینجا تنها بودم ولی ایندفعه بخاطر تو خیلی بهم خوش گذشت مرسی
شوگا: به منم خیلی خوش گذشت ولی حالم بد شد از بس هیجان بهم وارد شد ولی باز خوش گذشت
ا/ت: من از وسیله های هیجانی خیلی خوشم میاد و وقتی میام شهربازی اینجور وسایلش میام
شوگا: من میرم اب بگیرم تشنمه الان میام همینجا بمون
رفتم اب گرفتم وقتی برگشتم دیدم ا/ت نیست و پیتزا ها ریختن رو زمین
همه شهر بازی رو گشتم هیچ جا نبود
وای بخاطر منه اگه کنارش میموندم گم نمیشد
.....
دیگه خیلی نمونده بود تا شهربازی تعطیل شه و من هنوز دنبال ا/ت بودم
اکثر مردم رفته بودن و تعداد کمی اونجا بودن
وقتی دیدم پیداش نمیکنم رفتم خونه
کلی ادم فرستادم تا برن دنبالش بگردن و پیداش کنن ولی هیچ خبری ازش نبود
یک هفته بعد
.....
ادامه توی پارت بعد....
__________________________________________________________
ا/ت ویو
رسیدیم به شهربازی
ا/ت: شوگا میشه بریم باهم ترن هوایی
شوگا: باشه بریم
ا/ت: اخجون بریم
دستشو گرفتم و رفتم سمت ترن هوایی
....
بیشتر وسایل شهر بازی رو سوار شدیم
شوگا: ا/ت خواهش میکنم بس کن تا حالا اینقدر هیجان بهم وارد نشده بود مردم بسه تو حالت بد نشده
ا/ت: نه اصلا
شوگا: از وقتی اومدیم فقط میری سمت وسایلی که هیجانشون بالا هست بسه دیگه
ا/ت: خب یه وسیله دیگه سوار شیم بعدش بریم خوبه؟
شوگا: باشه حالا چی میخوای بری
ا/ت: سقوط ازاد چطوره
شوگا: نه ا/ت بسه حالم بد شده
ا/ت: خب بریم چرخ و فلک
شوگا: باشه این خوبه
رفتیم سوار چرخ و فلک شدیم
من وایستاده بودم و بیرون رو نگاه میکردم
شوگا: یهو میوفتی بشین
ا/ت: نگران نباش نمیوفتم
چرخ و فلک به بالا ترین نقطه اش رسیده بود
ا/ت: شوگا خیلی بالاییم نگاه کن
یهو چرخ و فلک تکون خورد سر جاش موند
میخواستم بیوفتم که شوگا منو گرفت
شوگا: گفتم بشین میوفتی گوش نکردی
ا/ت: چرا چرخ و فلک وایستاد
شوگا: نمیدونم شاید خراب شده بیا بشینیم و منتظر شیم تا درست شه
ا/ت: من میترسم اگه همینجا گیر کنیم چی
شوگا: نه گیر نمیکنیم نگران نباش
منتظر نشتیم یه گوشه تا دوباره چرخ و فلک شروع به حرکت کنه
.....
بعد نیم ساعت چرخ و فلک درست شد و دوباره راه افتاد
پیاده شدیم
ا/ت: شوگا خیلی حوصلم سر رفت دیگه عمرا برم چرخ و فلک خیلی چرت بود
شوگا: گشنت نیست
ا/ت: اره گشنمه
شوگا: بیا بریم یه چیزی بخوریم. چی میخوای
ا/ت: پیتزا *بلند
شوگا: باشه میریم پیتزا بخوریم
شوگا ویو
رفتم پیتزا گرفتم و توی همون شهر بازی یه گوشه نشستیم خوردیم
ا/ت: شوگا ممنونم امروز خیلی بهم خوش گذشت. من دوستی ندارم و هربار میومدم اینجا تنها بودم ولی ایندفعه بخاطر تو خیلی بهم خوش گذشت مرسی
شوگا: به منم خیلی خوش گذشت ولی حالم بد شد از بس هیجان بهم وارد شد ولی باز خوش گذشت
ا/ت: من از وسیله های هیجانی خیلی خوشم میاد و وقتی میام شهربازی اینجور وسایلش میام
شوگا: من میرم اب بگیرم تشنمه الان میام همینجا بمون
رفتم اب گرفتم وقتی برگشتم دیدم ا/ت نیست و پیتزا ها ریختن رو زمین
همه شهر بازی رو گشتم هیچ جا نبود
وای بخاطر منه اگه کنارش میموندم گم نمیشد
.....
دیگه خیلی نمونده بود تا شهربازی تعطیل شه و من هنوز دنبال ا/ت بودم
اکثر مردم رفته بودن و تعداد کمی اونجا بودن
وقتی دیدم پیداش نمیکنم رفتم خونه
کلی ادم فرستادم تا برن دنبالش بگردن و پیداش کنن ولی هیچ خبری ازش نبود
یک هفته بعد
.....
ادامه توی پارت بعد....
__________________________________________________________
۱۰۶
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.