فیک تهیونگ(پارت ۱۲):
فیک تهیونگ(پارت ۱۲):
ته ویو:
بعد اینکه خیالم از ا،ت راحت شد خواستم چشمامو ببندم که در با سرعت زیاد باز شد و جیمین اومد تو گفت:
جیمین:اوووو داداش تازه دامادمون
ته:یاااا هیونگ اینو نگو من نباید با سرعت برم جلو
جیمین:اووو راست میگی حالا ولش میدونی که دو روز دیگه با ا،ت کنسرت داریم
ته:مگه مال هفته ی دیگه نبود؟
جیمین:نه تغییر کرد
ته:اها خوب بعدش؟
جیمین:فردا باید برای رقص بریم کمپانیشون
ته:اوک ممنون خبر دادی
جیمین:قربانت من رفتم دیگه تو هم بگیر بخواب
ته:اوک شب بخیر
ا،ت ویو:
تا خواستم برای خواب آماده بشم که این مدیر کمپانیمون(دوستان یادم رفت اسمش چی بود😂)زنگ زد و گفت:
مدیر:سلام ا،ت ببخشید بد موقع زنگ زدم
ا،ت:سلام مدیر نه مشکلی نیست کاری داشتین؟
مدیر:اره کنسرتت با بی تی اس برای دو روز دیگه افتاده برای فردا هم میریم تمرین رقص
ا،ت:بله چشم ممنون خبر دادین کار دیگه ای ندارین؟
مدیر:نه برو استراحت کن خداحافظ
ا،ت: خدانگهدار
ویو به فردا صبح:
که ........
ته ویو:
بعد اینکه خیالم از ا،ت راحت شد خواستم چشمامو ببندم که در با سرعت زیاد باز شد و جیمین اومد تو گفت:
جیمین:اوووو داداش تازه دامادمون
ته:یاااا هیونگ اینو نگو من نباید با سرعت برم جلو
جیمین:اووو راست میگی حالا ولش میدونی که دو روز دیگه با ا،ت کنسرت داریم
ته:مگه مال هفته ی دیگه نبود؟
جیمین:نه تغییر کرد
ته:اها خوب بعدش؟
جیمین:فردا باید برای رقص بریم کمپانیشون
ته:اوک ممنون خبر دادی
جیمین:قربانت من رفتم دیگه تو هم بگیر بخواب
ته:اوک شب بخیر
ا،ت ویو:
تا خواستم برای خواب آماده بشم که این مدیر کمپانیمون(دوستان یادم رفت اسمش چی بود😂)زنگ زد و گفت:
مدیر:سلام ا،ت ببخشید بد موقع زنگ زدم
ا،ت:سلام مدیر نه مشکلی نیست کاری داشتین؟
مدیر:اره کنسرتت با بی تی اس برای دو روز دیگه افتاده برای فردا هم میریم تمرین رقص
ا،ت:بله چشم ممنون خبر دادین کار دیگه ای ندارین؟
مدیر:نه برو استراحت کن خداحافظ
ا،ت: خدانگهدار
ویو به فردا صبح:
که ........
۱۲.۸k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.