love is a killer
love is a killer
p.¹⁴
• فلش بک به چند ساعت قبل •
پدر تهیونگ . عمارت پدر تهیونگ . وسط یه جنگل
%پس تهیونگ فهمیده که ات خواهر سوهو هست ( نیشخند ترسناک و عصبی )
● بله قربان
% این پسره بدرد نخور هیچ کاری رو درست انجام نمیده و فقط گند میزنه به نقشه من اون دفعه که فهمید من قاتل مادرشم این دفعه هم این ( با عصبانیت مشتشو کوبوند به میز )
● ازم میخواین چیکار کنم
% همین الان افراد رو جمع کن امشب کار هر دو تا شون رو تموم میکنم
● چشم...چیی؟......
% کاری که بحت گفتم رو انجام بده ( عربده )
● چ..چ..چ....چشم
• برگشت به زمان حال •
ات . عمارت تهیونگ . گانگنام
( نشسته بودیم بازی میکردیم که یهو صدای شلیک گلوله اومد )
+ یا حضرت پشممممممممم........کار کدوم خری بود
× خواهرم بر عصاب خود مثلث باش
+۰_۰ مربع نباشم .....حتما باید مثلث باشم ۰_۰
- شما دوتا چی میگین ......... سوهو پاشو با ات برو طبقه بالا به هیچ وج بیرونم نیاین
= باشه
+ نظر منم میپرسیدین چیزی ازتون کم نمیشد
- ات شوخی نکردم کاملا جدی بودم
= ات الان اصلا وقت این حرفا نیست پاشو بریم
- توی گاوم پاشو همراه من بیا ( یکی اروم زد پس کله کوک و بلند شد )
+ ( در حال جر خوردن و اینکه سوهو داره میکشتش و میبرتش بالا )
( چند دقیقه ی بود با سوهو توی یه اتاق قایم شده بودیم ولی هیچ خبری از کوک و تهیونگ نشد و دیگه هم صدای شلیک نیومده بود همین جوری داشتم با خودم کلنجار میرفتم که سوهو پرسید )
= چیزی شده؟
+ نه....فقط یکم نگرانشونم
= آها
* صدای شلیک و جیغ خدمه
% لی ات بهتره خودتو نشون بدی وگرنه ممکنه آدم بی گناه بجای تو بمیره (عربده )
نویسنده . خانه . ایران
(پدر تهیونگ میدونست که باید اول ات رو بیرون بیاره و اون رو بکشه چون اگه اول تهیونگ رو میکشت قطعا ات فرار میکرد )
- به خودت امید وار نباش اون نمیاد ( پوز خند )
+ کاری به اونا نداشته باش من اینجام
- ات تو اینجا چیکار میکنی.....مگه نگفتم بالا بمونید
+ امممم چیزه
% چه فرست خوبی الان میتونم جفتتون رو بکشم ( یه تیر به هوا زد نا گهان صدای اژیر پولیس اومد )
% چ..چی پلیس
p.¹⁴
• فلش بک به چند ساعت قبل •
پدر تهیونگ . عمارت پدر تهیونگ . وسط یه جنگل
%پس تهیونگ فهمیده که ات خواهر سوهو هست ( نیشخند ترسناک و عصبی )
● بله قربان
% این پسره بدرد نخور هیچ کاری رو درست انجام نمیده و فقط گند میزنه به نقشه من اون دفعه که فهمید من قاتل مادرشم این دفعه هم این ( با عصبانیت مشتشو کوبوند به میز )
● ازم میخواین چیکار کنم
% همین الان افراد رو جمع کن امشب کار هر دو تا شون رو تموم میکنم
● چشم...چیی؟......
% کاری که بحت گفتم رو انجام بده ( عربده )
● چ..چ..چ....چشم
• برگشت به زمان حال •
ات . عمارت تهیونگ . گانگنام
( نشسته بودیم بازی میکردیم که یهو صدای شلیک گلوله اومد )
+ یا حضرت پشممممممممم........کار کدوم خری بود
× خواهرم بر عصاب خود مثلث باش
+۰_۰ مربع نباشم .....حتما باید مثلث باشم ۰_۰
- شما دوتا چی میگین ......... سوهو پاشو با ات برو طبقه بالا به هیچ وج بیرونم نیاین
= باشه
+ نظر منم میپرسیدین چیزی ازتون کم نمیشد
- ات شوخی نکردم کاملا جدی بودم
= ات الان اصلا وقت این حرفا نیست پاشو بریم
- توی گاوم پاشو همراه من بیا ( یکی اروم زد پس کله کوک و بلند شد )
+ ( در حال جر خوردن و اینکه سوهو داره میکشتش و میبرتش بالا )
( چند دقیقه ی بود با سوهو توی یه اتاق قایم شده بودیم ولی هیچ خبری از کوک و تهیونگ نشد و دیگه هم صدای شلیک نیومده بود همین جوری داشتم با خودم کلنجار میرفتم که سوهو پرسید )
= چیزی شده؟
+ نه....فقط یکم نگرانشونم
= آها
* صدای شلیک و جیغ خدمه
% لی ات بهتره خودتو نشون بدی وگرنه ممکنه آدم بی گناه بجای تو بمیره (عربده )
نویسنده . خانه . ایران
(پدر تهیونگ میدونست که باید اول ات رو بیرون بیاره و اون رو بکشه چون اگه اول تهیونگ رو میکشت قطعا ات فرار میکرد )
- به خودت امید وار نباش اون نمیاد ( پوز خند )
+ کاری به اونا نداشته باش من اینجام
- ات تو اینجا چیکار میکنی.....مگه نگفتم بالا بمونید
+ امممم چیزه
% چه فرست خوبی الان میتونم جفتتون رو بکشم ( یه تیر به هوا زد نا گهان صدای اژیر پولیس اومد )
% چ..چی پلیس
۶.۴k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.