فیک جیمین وقتی حامله بودی و....

که یهو حالت بد شد
و رفتی دست شویی و بالا آوردی
-بیب حالت خوبه؟
+خودت چی فک میکنی؟
-عاح
-دست و صورتت رو بشور بیا صبحونه بخور من تا چند دیقه دیگه دارم میرم
که یهو با ذوق بهش گفتی
+یااا جیمینااااا شاید حامله باشممممم"ذوق"
-عام فک نکنم احتمالش کمه
+یاا من مطمعنم حامله ام
-ا.ت بیا غذا بخور بسه دیگه چرت و پرت نگو
+دوست نداری بچه رو؟
-عام دوست دارم ولی خب یه دلیلی هست که بعدا بهت میگم
+اوک
اومدی و صبحونه رو خوردی و جیمین داشت میرفت که دیدی کرواتش کجه
+وایسااااا
-چیه چی شدههه
+کرواتت
-اوفففف زهرم ترکید
اومدی و کراوتش رو درست کردی و جیمین خم شد و لبتو بوسید
-دوست دارم بیب مواظب خودت باش
+همچینین
که اومدی خونه رو تمیز کنی..........