سلام

سلام.


پسری در خردسالی تخم مرغی دزدیده و به مادر آورد . مادر او را بنواخت و کرده ی او را بسُتود . پسر چون به حد رشد و مردی رسید ، شتری بدزدید . ماموران حاکم شهر او را بگرفتند و پادشاه امر به کشتن او فرمود . پسر ، هنگام مرگ از دژخیم التماس دیدار مادر کرد تا وداع بازپسین به جای آرَد . مادر را بیاوردند ، پسر به مادر گفت : آرزوی من آن است که زبان تو ببوسم . زال زبان بیرون کرد و پسر زبان او را از بن با دندان بکند و بگفت : تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود. 
 امثال حکم دهخدا

*تصویر کاملا تزیینی است
دیدگاه ها (۸)

خطاب به آمریکا و متحدانش:نیازی به حضور شما جهت بازرسی مراکز ...

سلامامشب یه خبر رسید به من که خرابم کرد نمیدونم بگم متاسفانه...

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست: «مردم باید با ریزگردها کنار بیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط