ازدواج اجباری
𝙵𝚘𝚛𝚌𝚎𝚍 𝚖𝚊𝚛𝚛𝚒𝚊𝚐𝚎
(𝙿𝚊𝚛𝚝 5)
ات: دیگه چیکار کنم خب
لیسا: آها فهمیدم.... یه بسته عن واسش کادو کن بده بهش
ات: ( خنده) کاش واقعا میتونستم حیف که نمیشه
ات:( با لیسا رفتن تو یه مغازه ای و چند تا عطر رو بو کردن و بالاخره انتخاب کردن و از مغازه اومدن بیرون)
لیسا: هوفف عجب بوی خوبی داره
ات: اره.... لیسا بیا بریم من یدونه ام لباس بگیرم
لیسا: اوکی ...
ویو ادمین گلتون😂
( رفتن تو یه مغازه ای و لباس مناسبی گرفتن و لیسا هم برای خودش یک لباس راحتی خرید برای کارش و سوار ماشین شدن و لیسا رو رسوند خونه و تشکر کرد و خودشم رفت تو خونه)
...
ات: سلاممم من اومدم
یونگی: خوش اومدی
ات: مرسی...
یونگی: ات برو اماده شو
ات: مگه ساعت چنده؟
یونگی: 6
ات: اوه اوه چه زود گذشت
ات ویو
رفتم وسایلم گذاشتم تو اتاق و رفتم حموم یک دوش 20 مینی گرفتم و اومدم و موهامو خشک کردم و صاف کردم و نیمه باز بستم از بالا و یک میکاپ لایت کردم و لباسامو پوشیدم و کیفمو برداشتم و از پله ها رفتم پایین که دیدم همه منتظر من بودن
...
ات: من اومدم میتونیم بریم
پدرشون: حالا خوبه نمیخواست بیاد نگاه چه به خودش رسیده
یونگی: ( خنده ریز)
ات: ( از خنده ی یونگی خنده اش گرفت)
( سوار ماشین شدن و به سمت عمارت رفتن و پیاده شدن و به داخل رفتن .... پدر و مادرشون رفتن یه سمت دیگه نشستن و یونگی و ات رفتن یک سمت رو صندلی ها دوتایی نشستن)
...
ات: ایشالا که پیداش نشه
یونگی: کی؟
ات: مرتیکه دیگه ( که یهو یه نفر چشمای ات رو از پشت گرفت)
ات: تو دیگه کی ای
... : های شنگولم
ات: هیننننن جینننن( از رو چشمش دستای جین برداشت و پرید بغلش)
جین: آروم دختر ( خندید و متقابل بغلش کرد)
ات: دلم برات تنگ شده بود اوپا کجا بودی تو اخه بیا بشین
( نشستم رو صندلی)
یونگی: چطوری جین
جین: قربونت خودت خوبی
یونگی: عالی ام
ات: کی از انگلیس برگشتی تو
جین: یه چند روزی میشه... دیگه گفتم بیا به همتون یه سری بزنم
ات: خوش اومدی ( لبخند)
...
( ات و جین و جونگ کوک.... از بچگی باهم دوست های خیلی صمیمی ای بودن.... ولی قبل دعوای ات و جونگ کوک.... پدر و مادر جین تصمیم میگیرن به انگلیس برن و جین هم با خودشون ببرن.... سر این قضیه این 3 نفر خیلی گریه کردن.... از اون موقع رفتن که ات و جونگ کوک بیشتر باهم جور شدن و بقیه اش هم خودتون میدونید دیگه و اها جین خبر دار شده که ات و جونگ کوک باهم قهرن و اینا)
...
ادامه اش تو کامنتا
اسلاید دوم مدل موهای ات
اسلاید سوم لباس ات
(𝙿𝚊𝚛𝚝 5)
ات: دیگه چیکار کنم خب
لیسا: آها فهمیدم.... یه بسته عن واسش کادو کن بده بهش
ات: ( خنده) کاش واقعا میتونستم حیف که نمیشه
ات:( با لیسا رفتن تو یه مغازه ای و چند تا عطر رو بو کردن و بالاخره انتخاب کردن و از مغازه اومدن بیرون)
لیسا: هوفف عجب بوی خوبی داره
ات: اره.... لیسا بیا بریم من یدونه ام لباس بگیرم
لیسا: اوکی ...
ویو ادمین گلتون😂
( رفتن تو یه مغازه ای و لباس مناسبی گرفتن و لیسا هم برای خودش یک لباس راحتی خرید برای کارش و سوار ماشین شدن و لیسا رو رسوند خونه و تشکر کرد و خودشم رفت تو خونه)
...
ات: سلاممم من اومدم
یونگی: خوش اومدی
ات: مرسی...
یونگی: ات برو اماده شو
ات: مگه ساعت چنده؟
یونگی: 6
ات: اوه اوه چه زود گذشت
ات ویو
رفتم وسایلم گذاشتم تو اتاق و رفتم حموم یک دوش 20 مینی گرفتم و اومدم و موهامو خشک کردم و صاف کردم و نیمه باز بستم از بالا و یک میکاپ لایت کردم و لباسامو پوشیدم و کیفمو برداشتم و از پله ها رفتم پایین که دیدم همه منتظر من بودن
...
ات: من اومدم میتونیم بریم
پدرشون: حالا خوبه نمیخواست بیاد نگاه چه به خودش رسیده
یونگی: ( خنده ریز)
ات: ( از خنده ی یونگی خنده اش گرفت)
( سوار ماشین شدن و به سمت عمارت رفتن و پیاده شدن و به داخل رفتن .... پدر و مادرشون رفتن یه سمت دیگه نشستن و یونگی و ات رفتن یک سمت رو صندلی ها دوتایی نشستن)
...
ات: ایشالا که پیداش نشه
یونگی: کی؟
ات: مرتیکه دیگه ( که یهو یه نفر چشمای ات رو از پشت گرفت)
ات: تو دیگه کی ای
... : های شنگولم
ات: هیننننن جینننن( از رو چشمش دستای جین برداشت و پرید بغلش)
جین: آروم دختر ( خندید و متقابل بغلش کرد)
ات: دلم برات تنگ شده بود اوپا کجا بودی تو اخه بیا بشین
( نشستم رو صندلی)
یونگی: چطوری جین
جین: قربونت خودت خوبی
یونگی: عالی ام
ات: کی از انگلیس برگشتی تو
جین: یه چند روزی میشه... دیگه گفتم بیا به همتون یه سری بزنم
ات: خوش اومدی ( لبخند)
...
( ات و جین و جونگ کوک.... از بچگی باهم دوست های خیلی صمیمی ای بودن.... ولی قبل دعوای ات و جونگ کوک.... پدر و مادر جین تصمیم میگیرن به انگلیس برن و جین هم با خودشون ببرن.... سر این قضیه این 3 نفر خیلی گریه کردن.... از اون موقع رفتن که ات و جونگ کوک بیشتر باهم جور شدن و بقیه اش هم خودتون میدونید دیگه و اها جین خبر دار شده که ات و جونگ کوک باهم قهرن و اینا)
...
ادامه اش تو کامنتا
اسلاید دوم مدل موهای ات
اسلاید سوم لباس ات
۶.۹k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.