وقتی به اجبار ازدواج میکنید

part¹💍🖇

ویو ا.ت
قرار بود امروز با یونا برم بار پس سریع یه دوش گرفتم و طبق معمول شامپو رو با فرض اینکه ميکروفنه دستم گرفته بودم و آهنگ میخوندم بعد که یه دور نصف آهنگای بی تی اس رو خوندم حس کردم دیر شده پس اومدم بیرون و سوال همیشگی رو مطرح کردم ((چی بپوشم؟)) مغز ا.ت:🧠 قلب ا.ت:🫀
🧠 بابا یه چی بپوش بریم تا یونا جرمون نداده
🫀 زر نزن بابااااا برو بزار باد بیاد بابااااا
به نظرم اول چندتا لباس رو امتحان کن بعد که ۲۰ دست لباس مختلف امتحان کردی همون اولی رو بپوش برو
ا.ت: منم که همیشه به حرف قلبم گوش میدادم تصمیم گرفتم همین کارو کنم و آخر...
(صدای زنگ تلفن) علامت ا.ت: ♤ علامت یونا:♧
♤: ها چیه؟
♧: سلامت کو
♤: چیکار داری؟
♧: بیا پایین منتظرم
♤: چی میگی هنوز نیم ساعت مونده
♧: ا.ت چه زری میزنی ساعت و دیدی؟؟ نکنه دوباره داشتی تو حموم آواز میخوندی با اون صدای مزخرفت
♤: هوی صدای عمت مزخرفه
♧: هوی صدای عمت مزخرفه( اداشو در آورد)
♤: اسکولی دیگه خدایا به ما یکم پولی بده به اینم یکم عقل
♧: هوی خره بیا پایین دیگه
♤: خر خودتی و هفت جد و آبادت
فهمیدم قطع کرده بیشور نفهم گاو الاغ زشت گوز... ( کسایی که ویدیو های پیج رو دیده باشن منظرم از گوز رو میفهمن🤣🤣🤣)همین جوری داشتم فحش میدادم و لباسی که انتخاب کرده بودم رو میپوشیدم یه لباس مشکی سفید با شلوار مشکی موهامو هم دم اسبی بستم و یه میکاپ خیلی ساده هم کردم. رفتم پایین دیدم یونای ندید بدید دوباره داره با یه پسر لاس میزنه دستشو گرفتم و کشیدم و بردمش.
♧: هوی روانی بالاخره عشق زندگیم رو پیدا کرده بودم که توی نفهم نذاشتی.
♤: گمشو بابا فکر کنم این دهمین عشق زندگیت بود.
♧: هوی خفه
♤: میگم اسکولی میگی نه حالا بیا بریم.

بچه ها به نظرتون خوب شده🥺 اگه بده دیگه ننویسم نظرتون رو بگین تا فردا اگه خوب بود فردا دوتا پارت براتون میزارم. شخصیت اصلی هم جی هوپ هستش.❤️✨️