عشق و نفرت
عشق و نفرت
p9
ویو ات
خواب خیلی بدی دیدم
که از خواب پریدم که نفس نفس میزدم هوا گرم بود داشتم خفه میشدم از گرما و حس کردم یه چیز بهم شدیدا چسبیده تا اینکه
+ولم کننننن اه برو انور (نفس زنان ویکم بلند)
_ات خوبی چیزی شده ؟؟؟
+ولم کن دارم خفه میشم
_ببخشید (ات از بغل کوک میاد ببرونو روتخت میشینه و یکم اب میخوره)
_ات خوبی چیزی شده رنگت پریده چرا عرق کردی
+خوبم فقط خواب بد دی(با یه صحنه بسیاررر.....روبه رو شد)
+کوک این چه وضعیه پاشو شلوارتو بپوش (دستاش رو سورتش و لوپاش گوجه ای شده)
_اینکه چیزی نیس بهش عادت کن چون شبی زیبا در انتظارته خانم کوچولو
+من رفتم
کوک دست اتو میگیره و میندازتش روتخت وخودشم روش که به قدری نزدیک صورت ات میشه که اگه یه کلمه دیگه ات بگه لباشون بهم میخوره
که یه دفعه کوک لباش رو میزاره رو لبای ات ومحکم مک میزنه و ات همراهیش میکنه
که بعد از چند دقیقه ات نفس کم میاره که کوک ولش میکنه
وات به صورت برق و باد از اتاق کوک خارج میشه
ویو ات
یه احساس عجیبی بود وقتی نزدیکم شد نا خود اگاه منو بوسید ومنم همراهیش کردم و و و الان یه احساس عجیبی نسبت بهش دارم فک کنم عاشقش شدم ولی نه فک نکنم نه همچین چیزی نیس بهتره زنگ بزنم به چای وون بببینم چه میکنه چون دلم تنگیده براش
مکالمه ات و چای وون
+های بیب چوطوری
÷هوییی گاو .خر.میمون درختی و.... چرا زنگ میزنم جواب نمیدی حتی اومدم دم خونت اما نبودی خدمت کارا گفتن کا نرفتی خونههههه نمیگی نگرانت میشم نمیگی قلبش درد کنه چه خاکی بریزم تو سرم هانننننت؟؟؟،
+نفس بگیررررررررر
÷ببند
+کوچولو من بهت که گفتم ماجرای کوک رو بعد از حرف زدن باتو(ماجرارو تعریف میکنه وحسی که الان نسبت به کوک دارع)
÷ببین لاوم خودتو خسته نکن ۲ اینکه عاشق شدی رفت
+نبابا عشق چیه نه همچین چیزی نی
÷میگم هست
+نیست
÷هست
+نیست
÷نیست
+هست
÷دیدی اعتراف کردی 😉
+بگزریم میتونی بیای اینجا باهم بریم بگردیم هنننن؟؟؟؟
÷ات به نظرت شیطونی کنیم بریم بار
+اره بریم فقط بیا از اینجا بریم خرید بعد بریم خونه تو چون اگه از اینجا حاضر شم کوک سوال پیچم میکنه منم خوشم نمیاد دروغ بگم خودت که خوب میدونی که چی میگم
÷اوکی بیب گرفتم پس تا ۱۰ مین دیگه میام فقط لوکیشن بفرست
+فرستادم اینم از این اوکی من برم حاضر شم
÷بای ماه کوچولوم
+بای بیب
p9
ویو ات
خواب خیلی بدی دیدم
که از خواب پریدم که نفس نفس میزدم هوا گرم بود داشتم خفه میشدم از گرما و حس کردم یه چیز بهم شدیدا چسبیده تا اینکه
+ولم کننننن اه برو انور (نفس زنان ویکم بلند)
_ات خوبی چیزی شده ؟؟؟
+ولم کن دارم خفه میشم
_ببخشید (ات از بغل کوک میاد ببرونو روتخت میشینه و یکم اب میخوره)
_ات خوبی چیزی شده رنگت پریده چرا عرق کردی
+خوبم فقط خواب بد دی(با یه صحنه بسیاررر.....روبه رو شد)
+کوک این چه وضعیه پاشو شلوارتو بپوش (دستاش رو سورتش و لوپاش گوجه ای شده)
_اینکه چیزی نیس بهش عادت کن چون شبی زیبا در انتظارته خانم کوچولو
+من رفتم
کوک دست اتو میگیره و میندازتش روتخت وخودشم روش که به قدری نزدیک صورت ات میشه که اگه یه کلمه دیگه ات بگه لباشون بهم میخوره
که یه دفعه کوک لباش رو میزاره رو لبای ات ومحکم مک میزنه و ات همراهیش میکنه
که بعد از چند دقیقه ات نفس کم میاره که کوک ولش میکنه
وات به صورت برق و باد از اتاق کوک خارج میشه
ویو ات
یه احساس عجیبی بود وقتی نزدیکم شد نا خود اگاه منو بوسید ومنم همراهیش کردم و و و الان یه احساس عجیبی نسبت بهش دارم فک کنم عاشقش شدم ولی نه فک نکنم نه همچین چیزی نیس بهتره زنگ بزنم به چای وون بببینم چه میکنه چون دلم تنگیده براش
مکالمه ات و چای وون
+های بیب چوطوری
÷هوییی گاو .خر.میمون درختی و.... چرا زنگ میزنم جواب نمیدی حتی اومدم دم خونت اما نبودی خدمت کارا گفتن کا نرفتی خونههههه نمیگی نگرانت میشم نمیگی قلبش درد کنه چه خاکی بریزم تو سرم هانننننت؟؟؟،
+نفس بگیررررررررر
÷ببند
+کوچولو من بهت که گفتم ماجرای کوک رو بعد از حرف زدن باتو(ماجرارو تعریف میکنه وحسی که الان نسبت به کوک دارع)
÷ببین لاوم خودتو خسته نکن ۲ اینکه عاشق شدی رفت
+نبابا عشق چیه نه همچین چیزی نی
÷میگم هست
+نیست
÷هست
+نیست
÷نیست
+هست
÷دیدی اعتراف کردی 😉
+بگزریم میتونی بیای اینجا باهم بریم بگردیم هنننن؟؟؟؟
÷ات به نظرت شیطونی کنیم بریم بار
+اره بریم فقط بیا از اینجا بریم خرید بعد بریم خونه تو چون اگه از اینجا حاضر شم کوک سوال پیچم میکنه منم خوشم نمیاد دروغ بگم خودت که خوب میدونی که چی میگم
÷اوکی بیب گرفتم پس تا ۱۰ مین دیگه میام فقط لوکیشن بفرست
+فرستادم اینم از این اوکی من برم حاضر شم
÷بای ماه کوچولوم
+بای بیب
۴.۹k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.