عشقی که بهم دادی
"part 29"
*از زبان ا.ت
امیدوارم هانا بره خبرو به رئیس بده چون اصن حالشو ندارم
خیلی سوال و جواب میکنه
نشستم تا یکم از کارامو راست و ریست کنم
*از زبان تهیونگ
منتظر زنگ وکیل بودم که گوشیم زنگ خورد
_بله؟
٪سلام جناب کیم
_به جا نیوردم
٪جانگ هی هستم...مدیر عامل شرکت ام سی جی
_آها...امرتون
٪میخواستم امروز ببینمتون اگه وقت خالی دارید
_نه امروز شلوغم
٪آخر هفته چطوره؟
_خوبه لطفا قبلش با منشی م هماهنگ کنید
٪بله حتما...خدانگهدار
_خدافظ
این مرتیکه دوباره چی تو سرشه؟
*از زبان جانگ هی
گوشی رو پرت کردم رو میز
مرتیکه عوضی چطور جرات میکنی اینجوری باهام حرف بزنی(عوضی خودتی😒)
در اتاقم زده شد
(علامت میا دوست دختر جانگ هی &)
&عزیزم!...
٪هیسسس
رفتم و در اتاقو پشت سرش بستم
رفتم نزدیکش و سورتشو ناز کردم
٪عزیزم...یادت رفته اینجا محل کاره...نباید لو بریم...نباید زنم بفهمه فهمیدی؟
&آها یادم نبود...تو چرا انقدر به زنت توجه داری پس من چی؟
٪تو تمام زندگی منی...اینو بدون...اون فقط یه منبع مالیه نه چیز دیگه
برام یه لبخند زد....
(بچه ها این دختره میا میشه دوست دختر جانگ هی...دختره اصلا از برنامه نویسی و ربات و اینا هیچی سر در نمیاره و فقط بخاطر اینکه دوست دختر جانگ هی هست این سِمَت رو گرفته و میشه گفت جانگ هی یه دختر بازه و فعلا با این یکیه و میا هم مسئول پروژه ی ام سی جی عه و میشه گفت اینا زوج چندش داستان ما هستن...از اونایی که میخواین سر به تنشون نباشه!)
*از زبان ا.ت
امیدوارم هانا بره خبرو به رئیس بده چون اصن حالشو ندارم
خیلی سوال و جواب میکنه
نشستم تا یکم از کارامو راست و ریست کنم
*از زبان تهیونگ
منتظر زنگ وکیل بودم که گوشیم زنگ خورد
_بله؟
٪سلام جناب کیم
_به جا نیوردم
٪جانگ هی هستم...مدیر عامل شرکت ام سی جی
_آها...امرتون
٪میخواستم امروز ببینمتون اگه وقت خالی دارید
_نه امروز شلوغم
٪آخر هفته چطوره؟
_خوبه لطفا قبلش با منشی م هماهنگ کنید
٪بله حتما...خدانگهدار
_خدافظ
این مرتیکه دوباره چی تو سرشه؟
*از زبان جانگ هی
گوشی رو پرت کردم رو میز
مرتیکه عوضی چطور جرات میکنی اینجوری باهام حرف بزنی(عوضی خودتی😒)
در اتاقم زده شد
(علامت میا دوست دختر جانگ هی &)
&عزیزم!...
٪هیسسس
رفتم و در اتاقو پشت سرش بستم
رفتم نزدیکش و سورتشو ناز کردم
٪عزیزم...یادت رفته اینجا محل کاره...نباید لو بریم...نباید زنم بفهمه فهمیدی؟
&آها یادم نبود...تو چرا انقدر به زنت توجه داری پس من چی؟
٪تو تمام زندگی منی...اینو بدون...اون فقط یه منبع مالیه نه چیز دیگه
برام یه لبخند زد....
(بچه ها این دختره میا میشه دوست دختر جانگ هی...دختره اصلا از برنامه نویسی و ربات و اینا هیچی سر در نمیاره و فقط بخاطر اینکه دوست دختر جانگ هی هست این سِمَت رو گرفته و میشه گفت جانگ هی یه دختر بازه و فعلا با این یکیه و میا هم مسئول پروژه ی ام سی جی عه و میشه گفت اینا زوج چندش داستان ما هستن...از اونایی که میخواین سر به تنشون نباشه!)
۴.۰k
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.