🌙تکپارتی جنی🌙
تکپارتی جنی: اگه باهات قهر باشه اما تو بخوای اشتی کنی...
جنی:... ا/ت: جنی جون جنی:... ا/ت: جنییییی جنی: ها چیه چی میخوای(داد) ا/ت:(درحال پاک کردن اشک) هق هیچی من برم بیرون ساعت 9 خونه ام*رفت*جنی: اوفف چرا گذاشتم بره
از زبان ا/ت
بغضم ترکید شروع به گریه کردن کردم نمیدونستم چیکار کنم که یهو چندتا دختر پسری رو دیدم با لیموزین از جلوم رد شدن یهو دیدم لیموزین واستاد و یک پسر از ماشین اومد بیرون و یهو کنارش دیدم یک دختره ی اشناییه چیییی اون جنیهههه چطور تونست بخاطر اینکه من از خونه هنوز پنج دقیقه نشده اومدم بیرون با یک پسر جلوم ظاهر بشه هه حتما میخواد بگه تو هیچی نیستی میدونم
فلش بک به ده دقیقه قبل
دیدم ا/ت رفت خیلی عصبانی بودم رفتم لباس پوشیدم و رفتم بار کلی خوش گذشت یهو یک پسره خوشتیپ رو دیدم واو چه عطری داشت
پسر: سلام میای بریم بیرون جنی: چرا که نه( بچه ها جنی مسته و اون پسره گولش میزنه و الان توی ماشینن) پسره: ببین من یک لحظه برم تو نیا بیرون جنی: منم ببر تولوخدا پسره: باشه پس دم درش واستا جنی: هوم ( اونجا جنی ا/ت رو میبینه)
زمان حال
جنی: ا/ت تو اینجا چیکار میکنی بیا بریم ا/ت: ولم کنننن میدونم تو منو میخوای بدبخت کنی باورم نمیشه میخوای بهم بفهمونی خودت دوست پسر داری اما من ندارم چرا اخه چرااا ( داد) جنی:( یهو میوفته) ا/ت: جنی جنیییی(افتاد رو زمین) ببخشید من معذرت میخوام میبخشمت لطفا بیدار شو جنی: واقعاا ا/ت: تو زنده ای ( بغلش کرد) بازیگریت حرف نداره و منو دیگه نترسونی وگرنه خودمم میمیرم ( گریه) جنی: باشه ببخشید راستی نظرت چیه بریم سینما دوتا بلیط گرفتم ا/ت: بریممم
پایان
داستان ما به پایان رسید کلاغه به خونش نرسید💜💜🖤🖤😂😂
جنی:... ا/ت: جنی جون جنی:... ا/ت: جنییییی جنی: ها چیه چی میخوای(داد) ا/ت:(درحال پاک کردن اشک) هق هیچی من برم بیرون ساعت 9 خونه ام*رفت*جنی: اوفف چرا گذاشتم بره
از زبان ا/ت
بغضم ترکید شروع به گریه کردن کردم نمیدونستم چیکار کنم که یهو چندتا دختر پسری رو دیدم با لیموزین از جلوم رد شدن یهو دیدم لیموزین واستاد و یک پسر از ماشین اومد بیرون و یهو کنارش دیدم یک دختره ی اشناییه چیییی اون جنیهههه چطور تونست بخاطر اینکه من از خونه هنوز پنج دقیقه نشده اومدم بیرون با یک پسر جلوم ظاهر بشه هه حتما میخواد بگه تو هیچی نیستی میدونم
فلش بک به ده دقیقه قبل
دیدم ا/ت رفت خیلی عصبانی بودم رفتم لباس پوشیدم و رفتم بار کلی خوش گذشت یهو یک پسره خوشتیپ رو دیدم واو چه عطری داشت
پسر: سلام میای بریم بیرون جنی: چرا که نه( بچه ها جنی مسته و اون پسره گولش میزنه و الان توی ماشینن) پسره: ببین من یک لحظه برم تو نیا بیرون جنی: منم ببر تولوخدا پسره: باشه پس دم درش واستا جنی: هوم ( اونجا جنی ا/ت رو میبینه)
زمان حال
جنی: ا/ت تو اینجا چیکار میکنی بیا بریم ا/ت: ولم کنننن میدونم تو منو میخوای بدبخت کنی باورم نمیشه میخوای بهم بفهمونی خودت دوست پسر داری اما من ندارم چرا اخه چرااا ( داد) جنی:( یهو میوفته) ا/ت: جنی جنیییی(افتاد رو زمین) ببخشید من معذرت میخوام میبخشمت لطفا بیدار شو جنی: واقعاا ا/ت: تو زنده ای ( بغلش کرد) بازیگریت حرف نداره و منو دیگه نترسونی وگرنه خودمم میمیرم ( گریه) جنی: باشه ببخشید راستی نظرت چیه بریم سینما دوتا بلیط گرفتم ا/ت: بریممم
پایان
داستان ما به پایان رسید کلاغه به خونش نرسید💜💜🖤🖤😂😂
۱۰.۵k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.