rain of love (5)
قبل از اینکه فحش کشم کنید بگم این مدت چرا نبودم زیرا حال روحیم خوب نبود و مریض بودم 😑
خب بریم داستان
شروه
آنجل . اونا عوض شرکت بودن من یک بردم برده ولنتیانو
پسره .من هم یک بردم (داد) میدونم برده بودن چه مدلیه میدونم چه حسیه میدونم چه شکنجهایه پس درکت . فکر میکنی چرا من داخل هتل اومدم چون برده الستورم من برده اون مرتیکه رادیویی ام
آنجل . 😦(تعجب )
پسره . اره من برده الستورم ببین آنجل اسمتو درتص گفتم مگه نه ؟
آنجل . ا.اره
پسره . خب آنجل هر چقدر هم سخت باشه باید کنار بیای یعنی کنار بیایم دوتامون پس تسلیم نشو
آنجل . واقعا نمیدونم چی بگم (داره اشک میریزع )
آنجل . راستی من اسمتو نمیدونم
پسره . هاسکر بهم بگو هاسکر
آنجل . خب هایکر بیا از این به بعد با هم کنار بیایم
هاسکر . باش
داشتیم حرف میزدیم که ...........
این داستان ادامه دارد ...
بای 🔪
بای 📻
خب بریم داستان
شروه
آنجل . اونا عوض شرکت بودن من یک بردم برده ولنتیانو
پسره .من هم یک بردم (داد) میدونم برده بودن چه مدلیه میدونم چه حسیه میدونم چه شکنجهایه پس درکت . فکر میکنی چرا من داخل هتل اومدم چون برده الستورم من برده اون مرتیکه رادیویی ام
آنجل . 😦(تعجب )
پسره . اره من برده الستورم ببین آنجل اسمتو درتص گفتم مگه نه ؟
آنجل . ا.اره
پسره . خب آنجل هر چقدر هم سخت باشه باید کنار بیای یعنی کنار بیایم دوتامون پس تسلیم نشو
آنجل . واقعا نمیدونم چی بگم (داره اشک میریزع )
آنجل . راستی من اسمتو نمیدونم
پسره . هاسکر بهم بگو هاسکر
آنجل . خب هایکر بیا از این به بعد با هم کنار بیایم
هاسکر . باش
داشتیم حرف میزدیم که ...........
این داستان ادامه دارد ...
بای 🔪
بای 📻
۱.۴k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.