نام فیک: پشیمانی پارت 34
رسیدم خونه درو باز کردم دیدم ا. ت داره با سوجین و سئوجون بازی میکنه.
+سلام
_سلام خسته نباشی
+ممنونم، خوبی؟ بچها خوبن؟
_هم من خوبم هم بچها
+راستی وسایلت رو جمع کردی؟جیمین چی؟
_آره، جیمین هم وسایلش رو جمع کرد، یکم استراحت دارم.
+استرس نداشته باش یک هفته س زود میگذره بعدشم من حواسم به همه چیز هست.
_باشه
+(پیشونی ا. ت بوسید) اگه چیزی شد بهت میگم پس دیگه بهش فک نکن
_باشه (نامجون رو بغل کرد)
چند ساعت بعد&
+آماده اید؟
ج: آره من آمادم
_منم آمادم.
نامجون چمدون ها رو تو ماشین گذاشت و رقتن سمت فرودگاه، بعد از چند دقیقه رسیدن. ا. ت و جیمین کارت پرواز گرفتن و چمدون هاشون رو تحویل دادن.
ا. ت گریش گرفته بود.
+ا. ت گریه نکن دیگه بچه ها هم ناراحت میشن ی هفته بیشتر نیست زود میای باشه پس اون اشکای قشنگتو پاک کن.
_باشه (و با دستش اشکاشو پاک کرد)
بعد از چند دقیقه پرواز جیمین و ا. ت اعلام کرد که میخواد مسافر سوار کنه. همه مشغول خداحافظی بودن ا. ت رفت توی صف و برای نامجون و بچها دست تکون میداد تا اینکه از در رفت به طرف راهرویی که سوار هواپیما میشه و هردوشون سوار شدن و به سمت پاریس پرواز کردن. نامجون و بچها از فرودگاه رفتن خونه و نامجون به لیست وظایفش در نبود ا. ت نگاه میکرد......
پارت بعدی پارت آخره حمایت کنید 🥲💗✨
#بی_تی_اس #ویسگون #نامجون #فیک #پشیمانی
+سلام
_سلام خسته نباشی
+ممنونم، خوبی؟ بچها خوبن؟
_هم من خوبم هم بچها
+راستی وسایلت رو جمع کردی؟جیمین چی؟
_آره، جیمین هم وسایلش رو جمع کرد، یکم استراحت دارم.
+استرس نداشته باش یک هفته س زود میگذره بعدشم من حواسم به همه چیز هست.
_باشه
+(پیشونی ا. ت بوسید) اگه چیزی شد بهت میگم پس دیگه بهش فک نکن
_باشه (نامجون رو بغل کرد)
چند ساعت بعد&
+آماده اید؟
ج: آره من آمادم
_منم آمادم.
نامجون چمدون ها رو تو ماشین گذاشت و رقتن سمت فرودگاه، بعد از چند دقیقه رسیدن. ا. ت و جیمین کارت پرواز گرفتن و چمدون هاشون رو تحویل دادن.
ا. ت گریش گرفته بود.
+ا. ت گریه نکن دیگه بچه ها هم ناراحت میشن ی هفته بیشتر نیست زود میای باشه پس اون اشکای قشنگتو پاک کن.
_باشه (و با دستش اشکاشو پاک کرد)
بعد از چند دقیقه پرواز جیمین و ا. ت اعلام کرد که میخواد مسافر سوار کنه. همه مشغول خداحافظی بودن ا. ت رفت توی صف و برای نامجون و بچها دست تکون میداد تا اینکه از در رفت به طرف راهرویی که سوار هواپیما میشه و هردوشون سوار شدن و به سمت پاریس پرواز کردن. نامجون و بچها از فرودگاه رفتن خونه و نامجون به لیست وظایفش در نبود ا. ت نگاه میکرد......
پارت بعدی پارت آخره حمایت کنید 🥲💗✨
#بی_تی_اس #ویسگون #نامجون #فیک #پشیمانی
۸.۸k
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.