*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:12
ا.ت: اهاااا خب ببین ما قراره یک سال هم دیگه رو تحمل کنیم ، ینی میخوای یک سال انقدر سرد باشی؟
(کوک از اعصانیت روی ا.ت خیمه زد)
کوک: من خوشم نمیاد کسی زیاد سوال کنه ازم فهمیدی ؟
ا.ت: ف. ف. فهمیدم(تعجب و ترس)
کوک: خوبه(بلند شد و سر جاش دوباره خوابید
ا.ت: چش بووودددد؟(تو دلش)
(¹ماه بعد)
(ویو ا.ت)
تقربیا ¹ماه گذشته من توی این یک ماه تیک تاکر شدم و چون توی دوتا از ویدیو هام جونگ کوک و اعضا بودن حسابی معروف شدم از اون شب به بعد مکالمه زیادی با جونگ کوک نداشتم جونگ کوک هنوزم سرد بود اما نسبت به قبلا یکم این سردی کم شده بود راستش من جونگ کوک رو دوست دارم اما اینو بهش نمیگم و میزارم تو قلبم دفن بشه چون از حسش نسبت به خودم میدونم پس به نظرم خودمو کوچیک نکنم بهتره امروز هم کنسرتشون بود میکاپشون کردم و با لونا رفتیم ردیف وی ای پی نشستیم
(اخرای اجرا که داشتن حرف میزدن)
یه ارمی: جونگ کوکااااا ا.ت اومده کنسرتتت؟(داد که جونگ کوک بشنوه)
جونگکوک: اره اومده (لبخند فیک)
.
.
.
(خونه)
ا.ت: خسته نباشی
کوک: ممنون(اروم)
(دراز کشیدن رو تخت)
کوک تو گوشی بود ا.ت هم دراز کشیده بود و هی وول میخورد
کوک: سوالی داری بپرس انقدر وول نخور عصبی میشم(سرد)
ا.ت: توهم هی عصبی شو(اروم) میگمم راستش ....... هیچی ولش کن
کوک: مگه نگفتم اگه سوالی داری بپرس و نپیچون(داد)
ا.ت: اهه داد نزن میترسم(بغضش شکست و به گریه افتاد)
کوک: نترس و گریه نکن(اروم)
ا.ت: ...(گریه)
کوک: گفتم گریه نکن(داد)
ا.ت: خستمههههه بسههههه چرا انقدر سردی ؟ چرا اینطوری رفتار میکنیییی؟ بابا منم ادمم منم دلم میشکنه خسته شدمم جونگ کوک توروخدااا بسهه(گریه)
کوک: باشه دیگه گریه نکن
ا.ت: جونگ کوک توروخداااا یه درخواست ازت دارم(گریه)
کوک: بگو
ا.ت: نمیشه دیگه باهام سرد نباشی توروخدااا ازت خواهش میکنم (گریه)
کوک: بگیر بخواب فردا اعضا میان(سرد)
ا.ت: جونگ کوک بحثو عوض نکنن توروخداا وقتی باهام سردی حس میکنم یه چیز تیزی تو قلبم فرو میره نمیدونم چرا ولی هیچ کس تا حالا باهام سرد نبوده خیلی حس بدی دارممم(گریه)
کوک: از الان یکی هست باهات سرد باشه اونم منم الانم بگیر بخواب (سرد)
ا.ت: ....
(کوک ویو)
توی این یک ماه با اینکه با ا.ت حرف نزدم اما خیلی بهش وابسته شدم ینی همون چیزی به سرم اومد که ازش میترسیدم اما میخوام باهاش سرد باشم تا بهم وابسته نشه چون قراره چند ماه دیگه قراردادمون تمام بشه امشب هم اعصابمو خورد کرد منم سرش داد زدم اما ناراحت شد هوففف لعنتییی اخرش دیوونم میکنهه
(صبح)
اعضا : سلااام
ا.ت: سلام(بی حوصله)
لونا: چرا بی حوصله ایی؟
جیهوپ: اره حق با لوناست
کوک: بچها صبحونه خوردین؟
جین: اره
شوگا: خب چتونه؟
ا.ت و کوک باهم: ما!!؟
تهیونگ و جیمین: اره شما
کوک: ....
Part:12
ا.ت: اهاااا خب ببین ما قراره یک سال هم دیگه رو تحمل کنیم ، ینی میخوای یک سال انقدر سرد باشی؟
(کوک از اعصانیت روی ا.ت خیمه زد)
کوک: من خوشم نمیاد کسی زیاد سوال کنه ازم فهمیدی ؟
ا.ت: ف. ف. فهمیدم(تعجب و ترس)
کوک: خوبه(بلند شد و سر جاش دوباره خوابید
ا.ت: چش بووودددد؟(تو دلش)
(¹ماه بعد)
(ویو ا.ت)
تقربیا ¹ماه گذشته من توی این یک ماه تیک تاکر شدم و چون توی دوتا از ویدیو هام جونگ کوک و اعضا بودن حسابی معروف شدم از اون شب به بعد مکالمه زیادی با جونگ کوک نداشتم جونگ کوک هنوزم سرد بود اما نسبت به قبلا یکم این سردی کم شده بود راستش من جونگ کوک رو دوست دارم اما اینو بهش نمیگم و میزارم تو قلبم دفن بشه چون از حسش نسبت به خودم میدونم پس به نظرم خودمو کوچیک نکنم بهتره امروز هم کنسرتشون بود میکاپشون کردم و با لونا رفتیم ردیف وی ای پی نشستیم
(اخرای اجرا که داشتن حرف میزدن)
یه ارمی: جونگ کوکااااا ا.ت اومده کنسرتتت؟(داد که جونگ کوک بشنوه)
جونگکوک: اره اومده (لبخند فیک)
.
.
.
(خونه)
ا.ت: خسته نباشی
کوک: ممنون(اروم)
(دراز کشیدن رو تخت)
کوک تو گوشی بود ا.ت هم دراز کشیده بود و هی وول میخورد
کوک: سوالی داری بپرس انقدر وول نخور عصبی میشم(سرد)
ا.ت: توهم هی عصبی شو(اروم) میگمم راستش ....... هیچی ولش کن
کوک: مگه نگفتم اگه سوالی داری بپرس و نپیچون(داد)
ا.ت: اهه داد نزن میترسم(بغضش شکست و به گریه افتاد)
کوک: نترس و گریه نکن(اروم)
ا.ت: ...(گریه)
کوک: گفتم گریه نکن(داد)
ا.ت: خستمههههه بسههههه چرا انقدر سردی ؟ چرا اینطوری رفتار میکنیییی؟ بابا منم ادمم منم دلم میشکنه خسته شدمم جونگ کوک توروخدااا بسهه(گریه)
کوک: باشه دیگه گریه نکن
ا.ت: جونگ کوک توروخداااا یه درخواست ازت دارم(گریه)
کوک: بگو
ا.ت: نمیشه دیگه باهام سرد نباشی توروخدااا ازت خواهش میکنم (گریه)
کوک: بگیر بخواب فردا اعضا میان(سرد)
ا.ت: جونگ کوک بحثو عوض نکنن توروخداا وقتی باهام سردی حس میکنم یه چیز تیزی تو قلبم فرو میره نمیدونم چرا ولی هیچ کس تا حالا باهام سرد نبوده خیلی حس بدی دارممم(گریه)
کوک: از الان یکی هست باهات سرد باشه اونم منم الانم بگیر بخواب (سرد)
ا.ت: ....
(کوک ویو)
توی این یک ماه با اینکه با ا.ت حرف نزدم اما خیلی بهش وابسته شدم ینی همون چیزی به سرم اومد که ازش میترسیدم اما میخوام باهاش سرد باشم تا بهم وابسته نشه چون قراره چند ماه دیگه قراردادمون تمام بشه امشب هم اعصابمو خورد کرد منم سرش داد زدم اما ناراحت شد هوففف لعنتییی اخرش دیوونم میکنهه
(صبح)
اعضا : سلااام
ا.ت: سلام(بی حوصله)
لونا: چرا بی حوصله ایی؟
جیهوپ: اره حق با لوناست
کوک: بچها صبحونه خوردین؟
جین: اره
شوگا: خب چتونه؟
ا.ت و کوک باهم: ما!!؟
تهیونگ و جیمین: اره شما
کوک: ....
۱۰.۵k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.