سلام بچه ها اونو پاک کردم ایدلی گذاشتم
سلام بچه ها اونو پاک کردم ایدلی گذاشتم
امید وارم خوشتون بیاد
فیک :دوست پسر سخت گیره
پارت اول
ویو ا/ت
من ا/ت هستم ۱۹ سالمه وضعیت مالی خوانوادم متوسط هست ولی من مستقل زندگی میکنم و بابام هر ماه برام پول میریزه حساب و با تنهایی زندگی کردنم مشکلی ندارن من ۳ ماهه که با تهیونگ رل زدم خوب تهیونگ یه آیدل هست و کسی از اینکه ما با هم رل زدیم خبر نداره حتا مامان بابام چون موفقیتش توی خطر می افته واسه همین من بعضی وقتا مخفیانه میرم خونه اش و چند روز می مونم یا بدونه اینکه کسی بفهمه با هم دیگه میریم بیرون
ویو ا/ت
داشتم قهوه میخوردم که تهیونگ بهم پیام داد نوشته بود در خونت هستم بیا پایین منم تا پیام رو دیدم ذوق مرگ شدم وای خدا تهیونگگگ اینجاست
سریع رفتم یه هودی مشکی با شلوار اسلش و پوتین پوشیدم کلاه کپ سرم گزاشتم و رفتم پایین دیدم نشسته تو ماشین رفتم سوار ماشین شدم
ا/ت : سلاممم
تهیونگ : سلام! خوشگل شدی!
ا/ت : خیلی وقته ندیدمت دلم برات تنگ شده بود ( با لحن کیوت)
تهیونگ : تازه گیا هیتر ها خیلی دارن بهم هیت میدن اگه توی این چند وقت تو رو هم میدیدن که همه چی بدتر میشد
ا/ت : راست میگی! کجا بریم؟ امروز باید تمام این مدت که نبودی رو از دلم در بیاریاااااا
تهیونگ : شهر بازی خوبه؟ البته شب باید دوباره برگردم کمپانی الان ساعت ...... الان ساعت ۵ تا ۹ من در خدمت دوست دخترمم( لبخند مستطیلی)
ا/ت : باشه بریم شهر بازی
ویو نویسنده
رفتن شهر بازی کلی خوش گزروندن و تهیونگ ا/ت رو در خونش پیاده کرد و خودش رفت کمپانی
ویو تهیونگ
بعد از اینکه ا/ت رو در خونش پیاده کردم رفتم کمپانی توی اتاق پرو نشسته بودم که جونگکوک امد
جونگکوک: تهیونگ داشم
تهیونگ : هوم؟
جونگکوک: پارک شینگ یه برنامه گزاشته همه آیدل ها و دوست دختر/پسر هاشون رو دعوت کرده
تهیونگ : خوب من که دوست دختر ندارم به من چه
جونگکوک: پارک شینگ میدونه که دوست دختر نداری ولی جالب اینجاست که واسه تو دعوت نامه ویژه فرستاده(خنده)
تهیونگ : چی؟
جونگکوک : اسم برنامه هم گزاشته آیدل من و پارتنرش برنامه زنده هست به نظرم بهتره بری چون بی احترامی میشه اگه نری الان همه میدونن تو رو هم توی این برنامه دعوت کردن
تهیونگ : اوکی مشکلی نداره من دوست دختر ندارم تنهایی میرم
امید وارم خوشتون بیاد
فیک :دوست پسر سخت گیره
پارت اول
ویو ا/ت
من ا/ت هستم ۱۹ سالمه وضعیت مالی خوانوادم متوسط هست ولی من مستقل زندگی میکنم و بابام هر ماه برام پول میریزه حساب و با تنهایی زندگی کردنم مشکلی ندارن من ۳ ماهه که با تهیونگ رل زدم خوب تهیونگ یه آیدل هست و کسی از اینکه ما با هم رل زدیم خبر نداره حتا مامان بابام چون موفقیتش توی خطر می افته واسه همین من بعضی وقتا مخفیانه میرم خونه اش و چند روز می مونم یا بدونه اینکه کسی بفهمه با هم دیگه میریم بیرون
ویو ا/ت
داشتم قهوه میخوردم که تهیونگ بهم پیام داد نوشته بود در خونت هستم بیا پایین منم تا پیام رو دیدم ذوق مرگ شدم وای خدا تهیونگگگ اینجاست
سریع رفتم یه هودی مشکی با شلوار اسلش و پوتین پوشیدم کلاه کپ سرم گزاشتم و رفتم پایین دیدم نشسته تو ماشین رفتم سوار ماشین شدم
ا/ت : سلاممم
تهیونگ : سلام! خوشگل شدی!
ا/ت : خیلی وقته ندیدمت دلم برات تنگ شده بود ( با لحن کیوت)
تهیونگ : تازه گیا هیتر ها خیلی دارن بهم هیت میدن اگه توی این چند وقت تو رو هم میدیدن که همه چی بدتر میشد
ا/ت : راست میگی! کجا بریم؟ امروز باید تمام این مدت که نبودی رو از دلم در بیاریاااااا
تهیونگ : شهر بازی خوبه؟ البته شب باید دوباره برگردم کمپانی الان ساعت ...... الان ساعت ۵ تا ۹ من در خدمت دوست دخترمم( لبخند مستطیلی)
ا/ت : باشه بریم شهر بازی
ویو نویسنده
رفتن شهر بازی کلی خوش گزروندن و تهیونگ ا/ت رو در خونش پیاده کرد و خودش رفت کمپانی
ویو تهیونگ
بعد از اینکه ا/ت رو در خونش پیاده کردم رفتم کمپانی توی اتاق پرو نشسته بودم که جونگکوک امد
جونگکوک: تهیونگ داشم
تهیونگ : هوم؟
جونگکوک: پارک شینگ یه برنامه گزاشته همه آیدل ها و دوست دختر/پسر هاشون رو دعوت کرده
تهیونگ : خوب من که دوست دختر ندارم به من چه
جونگکوک: پارک شینگ میدونه که دوست دختر نداری ولی جالب اینجاست که واسه تو دعوت نامه ویژه فرستاده(خنده)
تهیونگ : چی؟
جونگکوک : اسم برنامه هم گزاشته آیدل من و پارتنرش برنامه زنده هست به نظرم بهتره بری چون بی احترامی میشه اگه نری الان همه میدونن تو رو هم توی این برنامه دعوت کردن
تهیونگ : اوکی مشکلی نداره من دوست دختر ندارم تنهایی میرم
۳.۵k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.