تک پارتی جیمین عشق لجبازم
حدودا یه هفته بود که با جیمین دعوا کرده بودی این دفعه حتی جواب پیام ها و تماس هاش هم نمیدادی شب بود بعد از خوردن شام ات میخواستی بخوابی بارون داشت به شدت میبارید لباس هات رو با لباس های خواب عوض کردی رفتی سمت اتاقت که یهو صدای در اومد
ساعت رو نگاه کردی 12 شب بود یعنی کی میتونست باشه در رو آروم باز کردی که جیمین رو دیدی سر تا پاش خیس بود و بوی الکل میداد به نظر مست میومد چند قدم بهت نزدیک شد و در رو بست هیچی نمیگفتی ولی اون با چشماش همه چیز رو بهت میفهموند چند قدم نزدیکت شد و دستاش رو روی شونه هات گذاشت گفت پس جواب پیام ها و تماس هام رو نمیدی
اشکال نداره الان کاری میکنم همیشه یاد من بیوفتی بعد سرش رو خم کرد و لبات رو بوسید سخت مشغول بوسیدن شد حین بوسه روی مبل درازت کرد و روت خیمه زد تو هم بدت نمیومد پس همکاری کردی همکاریت رو که دید حشری تر شد سرش رو خم کرد و روی گردنت مارک های گذاشت که قطعا جاش تا چند روز میموند اههه کشداری از روی درد کشیدی جیمین تیشرت سفیدی که به بدنش چسبیده بود رو هم در آورد و........
منحرف 😈😈😈😈😈😈😈😈
ساعت رو نگاه کردی 12 شب بود یعنی کی میتونست باشه در رو آروم باز کردی که جیمین رو دیدی سر تا پاش خیس بود و بوی الکل میداد به نظر مست میومد چند قدم بهت نزدیک شد و در رو بست هیچی نمیگفتی ولی اون با چشماش همه چیز رو بهت میفهموند چند قدم نزدیکت شد و دستاش رو روی شونه هات گذاشت گفت پس جواب پیام ها و تماس هام رو نمیدی
اشکال نداره الان کاری میکنم همیشه یاد من بیوفتی بعد سرش رو خم کرد و لبات رو بوسید سخت مشغول بوسیدن شد حین بوسه روی مبل درازت کرد و روت خیمه زد تو هم بدت نمیومد پس همکاری کردی همکاریت رو که دید حشری تر شد سرش رو خم کرد و روی گردنت مارک های گذاشت که قطعا جاش تا چند روز میموند اههه کشداری از روی درد کشیدی جیمین تیشرت سفیدی که به بدنش چسبیده بود رو هم در آورد و........
منحرف 😈😈😈😈😈😈😈😈
۴۶.۳k
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.