سناریو جیمین
#سناریو
امروز قرار بود جیمین بیاد خونه و من و از دلتنگی در بیاره
بخاطر اینک قرار بود بیاد خونه رو تمیز کردم و رفتم لباس انتخاب کنم نمی دونستم چی بپوشم ی بالا ناف زرشکی برداشتم با ی دامن مشکی
پوشیدم موهامو شونه کردم و همونجوری ول کردم ی رژ زدم هم لبام خشکه زد بود هم یکم چهره ام از بی روحی دربیاد پاشدم از اتاق رفتم بیرون ک روی مبل جلوی در نشستم و هندزفری برداشتم و صدای اهنگ و اخر کردم و گذاشتم توی گوشم و اصلا چیزی نمیشنیدم سرمم توی گوشی بود توی گوشی غرق بود ک یکی هندز فری و از گوشم کشید برگشت طرفش دیدم جیمین ک عصبیه گفتم
+چیزی شده
_چی نشده شوهر تو دو ساعت کاشتی جلو در و اینجا اهنگ گوش میدی
+خب داشتم اهنگ گوش میدادم ببخشید
_نمی بخشم چرا اعنگ و اخر کردی نمی دونستی من میام؟
+میدونستم..ولی حواسم پرت شد خب
_ولی من از این کارت نمیگذرم دوساعت تو سرما بودم
+هعی گفتم از قصد نبود خوب چیکار کنم ببخشیم من دلم برات تنگ شده
_وای کیوت نشو...خداا...،بخشیدمت
+خیلی دوست دارم
رفتم و بغلش کردم و گفت_بیبی منم دوست دارم،میشه امشب یکمی شیطونی کنیم
+واقعا دلت شیطونی میخاد
خندید و لب زد
_معلومه
+باشه
طولی نکشید ک لباش و روی لبام گذاشت و خیلی ریز و اروم مک میزد و منم همراهی میکردمش
امروز قرار بود جیمین بیاد خونه و من و از دلتنگی در بیاره
بخاطر اینک قرار بود بیاد خونه رو تمیز کردم و رفتم لباس انتخاب کنم نمی دونستم چی بپوشم ی بالا ناف زرشکی برداشتم با ی دامن مشکی
پوشیدم موهامو شونه کردم و همونجوری ول کردم ی رژ زدم هم لبام خشکه زد بود هم یکم چهره ام از بی روحی دربیاد پاشدم از اتاق رفتم بیرون ک روی مبل جلوی در نشستم و هندزفری برداشتم و صدای اهنگ و اخر کردم و گذاشتم توی گوشم و اصلا چیزی نمیشنیدم سرمم توی گوشی بود توی گوشی غرق بود ک یکی هندز فری و از گوشم کشید برگشت طرفش دیدم جیمین ک عصبیه گفتم
+چیزی شده
_چی نشده شوهر تو دو ساعت کاشتی جلو در و اینجا اهنگ گوش میدی
+خب داشتم اهنگ گوش میدادم ببخشید
_نمی بخشم چرا اعنگ و اخر کردی نمی دونستی من میام؟
+میدونستم..ولی حواسم پرت شد خب
_ولی من از این کارت نمیگذرم دوساعت تو سرما بودم
+هعی گفتم از قصد نبود خوب چیکار کنم ببخشیم من دلم برات تنگ شده
_وای کیوت نشو...خداا...،بخشیدمت
+خیلی دوست دارم
رفتم و بغلش کردم و گفت_بیبی منم دوست دارم،میشه امشب یکمی شیطونی کنیم
+واقعا دلت شیطونی میخاد
خندید و لب زد
_معلومه
+باشه
طولی نکشید ک لباش و روی لبام گذاشت و خیلی ریز و اروم مک میزد و منم همراهی میکردمش
۳.۵k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.