شوهر سخت گیر من پارت ۱
فیک جدید حمایت کنید:)
(شوهر سخت گیر من)
پارت ۱
"ا/ت ویو"
ایی اه بازم صبح شد دیدم که کوک خوابه هنوز
ا/ت:کوک پاشو الان مادرت دوباره میگه چیکار کردین اینقدر میخوابین پاشو
کوک:ای ولم کن خستم
ا/ت:دیشب خیلی وحشی بودی
که روم خیمه زد
کوک:من وحشی بودم ها
ا/ت:نه پ عمم
کوک:الان وحشی بودنو نشونت میدم
که خدمتکار ور زد
؟:خانوم اقا خانوم بزرگ گفتن بیایین سر میز
کوک:باشه تو برو
و خدمتکار رفت
کوک:شانس اوردی که خدمتکار اومد و گرنه الان میکرد*مت
ا/ت:اه از دست تو دیشب پا*رم کردی بست نبود
کوک:راستی دیشب بهت گفتم من بچه میخام دیشبم نزاشتی تو*ت خالی کنم ولی دفعه بعدب تو*ت خالی میکنم
ا/ت:برو بابا
کوک:نمیرم مامان
ا/ت:یاا مامانت صدامون میکنه برو اماده شد
کوک رفت حموم و خودشو آماده کرد من رفتم حموم و بعد چند مین اومدم بیرون موهامو خشک کردم لباسمو پوشیدم و موهامو شونه میکردم گه کوک گفت:بده من
ا/ت:باشه
و موهامو شونه کرد
کوک:موهات خیلی درازن کوتاشون نکنیا
منم که کرمم گرفته بود گفتم:کوتاه میکنم
کوک:حق نداری
ا/ت:موهای خودمه
کوک:تو مال منی پس موهاتم مال منه
ا/ت:باش بیا بریم
و با کوک دست و دست رفتیم پایین و سر میز نشستیم
(علامت مادر کوک + علامت پدر کو _ علامت بقیه)
+عروس چرا اینقدر دیر میایی*لحن سرد*
ا/ت:خوب یکم کار داشتم
+امروز نهار تو درست کن بعدم یکم حیاطو تمیز کن
ا/ت:باشه
کوک:مامان خدمتکارا هستن جرا باید ا/ت
_پسرت راست میگه
ادامه دارد....
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
#فیک_تهیونگ
#فیک_نامجون
#فیک_جیمین
(شوهر سخت گیر من)
پارت ۱
"ا/ت ویو"
ایی اه بازم صبح شد دیدم که کوک خوابه هنوز
ا/ت:کوک پاشو الان مادرت دوباره میگه چیکار کردین اینقدر میخوابین پاشو
کوک:ای ولم کن خستم
ا/ت:دیشب خیلی وحشی بودی
که روم خیمه زد
کوک:من وحشی بودم ها
ا/ت:نه پ عمم
کوک:الان وحشی بودنو نشونت میدم
که خدمتکار ور زد
؟:خانوم اقا خانوم بزرگ گفتن بیایین سر میز
کوک:باشه تو برو
و خدمتکار رفت
کوک:شانس اوردی که خدمتکار اومد و گرنه الان میکرد*مت
ا/ت:اه از دست تو دیشب پا*رم کردی بست نبود
کوک:راستی دیشب بهت گفتم من بچه میخام دیشبم نزاشتی تو*ت خالی کنم ولی دفعه بعدب تو*ت خالی میکنم
ا/ت:برو بابا
کوک:نمیرم مامان
ا/ت:یاا مامانت صدامون میکنه برو اماده شد
کوک رفت حموم و خودشو آماده کرد من رفتم حموم و بعد چند مین اومدم بیرون موهامو خشک کردم لباسمو پوشیدم و موهامو شونه میکردم گه کوک گفت:بده من
ا/ت:باشه
و موهامو شونه کرد
کوک:موهات خیلی درازن کوتاشون نکنیا
منم که کرمم گرفته بود گفتم:کوتاه میکنم
کوک:حق نداری
ا/ت:موهای خودمه
کوک:تو مال منی پس موهاتم مال منه
ا/ت:باش بیا بریم
و با کوک دست و دست رفتیم پایین و سر میز نشستیم
(علامت مادر کوک + علامت پدر کو _ علامت بقیه)
+عروس چرا اینقدر دیر میایی*لحن سرد*
ا/ت:خوب یکم کار داشتم
+امروز نهار تو درست کن بعدم یکم حیاطو تمیز کن
ا/ت:باشه
کوک:مامان خدمتکارا هستن جرا باید ا/ت
_پسرت راست میگه
ادامه دارد....
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
#فیک_تهیونگ
#فیک_نامجون
#فیک_جیمین
۷۰.۵k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.