سناریو
وقتیبخاطراسترسپوستلبترومیکنی!
متیو:چته دختر؟لبت زخمی میشه نکن !
تئودور:نکن
ا.ت(بی توجه)
تئودور:میاد سمتت و چونه تو میگیره و میگه:باز استرس چی رو داری؟
لورنزو:بیب درسته نگرانی اما این کار به خودت اسیب میزنه پس لطفا ادامه نده ،
دراکو:ا.ت؟این چه کاریه کم مونده لبت زخمی بشه چرا این کار میکنی خب نکن!
ریگولوس:ل.باش رو میزاره روی ل.ب.ات و می.بو.ست وقتی ازت جدا شد میگه:دیگه تکرار نشه بیبی گرل!
تام:وقتی میبینه داری پوست لبت و میکنی با خشم میاد سمتت،دستت و میگیره و بلندت میکنه،دستش رو دور کمرت میندازه و با دست دیگش چونهتو میگیره،میگه:مگه حالیت نیست نباید به خودت اسیب بزنی؟
خونی که روی لبت بود و پاک میکنه و میگه:بار دیوه ببینم بدجوری تنبیهت میکنم ....دارلینگ
و ل.ب.اش و روی ل.بات ویزاره و محکم می.بو.ست
متیو:چته دختر؟لبت زخمی میشه نکن !
تئودور:نکن
ا.ت(بی توجه)
تئودور:میاد سمتت و چونه تو میگیره و میگه:باز استرس چی رو داری؟
لورنزو:بیب درسته نگرانی اما این کار به خودت اسیب میزنه پس لطفا ادامه نده ،
دراکو:ا.ت؟این چه کاریه کم مونده لبت زخمی بشه چرا این کار میکنی خب نکن!
ریگولوس:ل.باش رو میزاره روی ل.ب.ات و می.بو.ست وقتی ازت جدا شد میگه:دیگه تکرار نشه بیبی گرل!
تام:وقتی میبینه داری پوست لبت و میکنی با خشم میاد سمتت،دستت و میگیره و بلندت میکنه،دستش رو دور کمرت میندازه و با دست دیگش چونهتو میگیره،میگه:مگه حالیت نیست نباید به خودت اسیب بزنی؟
خونی که روی لبت بود و پاک میکنه و میگه:بار دیوه ببینم بدجوری تنبیهت میکنم ....دارلینگ
و ل.ب.اش و روی ل.بات ویزاره و محکم می.بو.ست
۲.۲k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.