فیک『شیطان』
فیک『شیطان』
پارت ۴
ویو ا.ت
محلوله ها رو تحویل گرفت رفتیم خونه
خواستم لباس عوض کنم کوک در رو باز کرد
+ یه وقت در نزنی 😐
_ ساعت ۶ می خوایم به یه باند حمله کنیم
ویو کوک
ا.ت ۳ تا چاقو ۲ تا تفنگ یه تیرکمون دستی و ۵ تا خنجر در اورد
خدایی اینا رو کجا جا کرده بود
+ جونگ کوک. جونگ کوک( دومی رو با داد گفت )
_ ها ب بله
+ کجایی می گم برو بیرون می خوام لباس عوض کنم
_ باش
ویو ا.ت رفت بیرون لباسام رو عوض کردم (اسلاید دوم )
رفتم پایین یه نودل درست کردم خوردم
یه سوجو برداشتم و یه نفس خوردم
خواستم برم تو اتاقم که جونگ کوک صدام کرد
_ خانم ا.ت بیا دفتر من
رفتم دیدم ۶ تا پسر تو دفتر کوک بود یکیش یونگی بود همونی که تو اتاق شکنجه دیدم
یکیش نامجون بود همونی که زخمام رو پانسمان کرد
بقیه رو نمی شناختم
_ خانم ا.ت اینا دوست مافیایی و شریک های منن
جیمین : سلام من جیمینم جاسوس باند
+ خوشبختم منم ا.ت هستم (دوستان تمام این مدت ا.ت سرد صحبت میکنه)
جیهوپ :سلام من جیهوپ هستم تک تیر انداز باند
جین : سلام منم جین هستم مسول نگهداری از وسایل
تهیونگ : سلام منم تهیونگم تک تیر انداز باند
یونگی :منم که میشناسی مسئول شکنجه ام
نامجون : منم که میشناسی دکتر باندم
ا.ت : از اشنایی با شما خوشحالم ( سرد )
کوک: خب حالا که با اعضای باند اشنا شدی باید نقشه حمله به باند یون جانگ رو بکشیم( باندی که می خوان بهش حمله کنن)
خب اول باید یکی حواسشون رو پرت کنه و بادیگارد ها رو بکشه
ا.ت : من اینکار رو می کنم
اعضا : تو؟؟؟؟ 😳
ا.ت :اره می خواید از رییستون بپرسید
اعضا :کوک؟
کوک: اره اون می تونه اون تونست باندی رو که به محلوله ها حمله کرده بودن رو بکشه
اعضا 😳😳😳😳😳: کارت درسته پس
ا.ت: اره پس چی فکر کردین 😏
اعضا: اوک
کوک : تهیونگ تو باید از بالا هوای ا.ت رو داشته باشی
تهیونگ: رو چشمام
کوک: نمک نریز
تهیونگ : 🤣 باش
کوک : نامجون تو تو ماشین باش اگه کسی زخمی شد
نامجون: اوک
یونگی و جیهوپ و جین بمونید خونه و مراقب باشید
ا.ت : جونگ کوک تو پشت سر من بیا ممکنه صدمه ببینی
کوک : کی به کی میگه 🤣😏
ا.ت : میبینیم
..............
پارت ۴
ویو ا.ت
محلوله ها رو تحویل گرفت رفتیم خونه
خواستم لباس عوض کنم کوک در رو باز کرد
+ یه وقت در نزنی 😐
_ ساعت ۶ می خوایم به یه باند حمله کنیم
ویو کوک
ا.ت ۳ تا چاقو ۲ تا تفنگ یه تیرکمون دستی و ۵ تا خنجر در اورد
خدایی اینا رو کجا جا کرده بود
+ جونگ کوک. جونگ کوک( دومی رو با داد گفت )
_ ها ب بله
+ کجایی می گم برو بیرون می خوام لباس عوض کنم
_ باش
ویو ا.ت رفت بیرون لباسام رو عوض کردم (اسلاید دوم )
رفتم پایین یه نودل درست کردم خوردم
یه سوجو برداشتم و یه نفس خوردم
خواستم برم تو اتاقم که جونگ کوک صدام کرد
_ خانم ا.ت بیا دفتر من
رفتم دیدم ۶ تا پسر تو دفتر کوک بود یکیش یونگی بود همونی که تو اتاق شکنجه دیدم
یکیش نامجون بود همونی که زخمام رو پانسمان کرد
بقیه رو نمی شناختم
_ خانم ا.ت اینا دوست مافیایی و شریک های منن
جیمین : سلام من جیمینم جاسوس باند
+ خوشبختم منم ا.ت هستم (دوستان تمام این مدت ا.ت سرد صحبت میکنه)
جیهوپ :سلام من جیهوپ هستم تک تیر انداز باند
جین : سلام منم جین هستم مسول نگهداری از وسایل
تهیونگ : سلام منم تهیونگم تک تیر انداز باند
یونگی :منم که میشناسی مسئول شکنجه ام
نامجون : منم که میشناسی دکتر باندم
ا.ت : از اشنایی با شما خوشحالم ( سرد )
کوک: خب حالا که با اعضای باند اشنا شدی باید نقشه حمله به باند یون جانگ رو بکشیم( باندی که می خوان بهش حمله کنن)
خب اول باید یکی حواسشون رو پرت کنه و بادیگارد ها رو بکشه
ا.ت : من اینکار رو می کنم
اعضا : تو؟؟؟؟ 😳
ا.ت :اره می خواید از رییستون بپرسید
اعضا :کوک؟
کوک: اره اون می تونه اون تونست باندی رو که به محلوله ها حمله کرده بودن رو بکشه
اعضا 😳😳😳😳😳: کارت درسته پس
ا.ت: اره پس چی فکر کردین 😏
اعضا: اوک
کوک : تهیونگ تو باید از بالا هوای ا.ت رو داشته باشی
تهیونگ: رو چشمام
کوک: نمک نریز
تهیونگ : 🤣 باش
کوک : نامجون تو تو ماشین باش اگه کسی زخمی شد
نامجون: اوک
یونگی و جیهوپ و جین بمونید خونه و مراقب باشید
ا.ت : جونگ کوک تو پشت سر من بیا ممکنه صدمه ببینی
کوک : کی به کی میگه 🤣😏
ا.ت : میبینیم
..............
۷.۱k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.