فیک جیمین به مناسبت دنبال کنندگان خوشگل
یک شب سرد بارانی ماریا با پای پیاده به سمت خانه ای که آخرین بار با عشقش خداحافظی کرد می فت بله جیمین دلیل نفس کشیدنش ولی بعد ار مردن جیمین ماریا اون ماریای ثابق نشد که نشد جیمین تنه کسی بود که ماریا داشت ولی این دنیای بی رحم اوم رو هم از ماریا گرفت با همین فکر ها بود که رسید به سمت پشت بام خانه رفت در لبه ی پشت باوایساد وآخرین حرف هایش را زد جیمین عشق زندگیم دارم میام پیشت وبعد زنگی از دید دختر دنیا دره ای عمیق وسیاه شد
ببخشید اگه بد شد به بزرگی خودتون ببخشید اولین فیک هست😇 و کلی ایده براس بقیه ی فیک ها دارم 🥰❤️❤️
ببخشید اگه بد شد به بزرگی خودتون ببخشید اولین فیک هست😇 و کلی ایده براس بقیه ی فیک ها دارم 🥰❤️❤️
۱.۸k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.