پارت دوم
پارت دوم
little angel
امشب همون طور که میدونید عروسیه پسرمه
کیم: ممنونم پدر خب امشب شب عزیزی برای من هستش به خصوص همسر عزیزم
امشب رو فقط شاد باشید و بترکونید
ویو ا/ت
داشتم با بینا نگاه میکردم
بینا: ببین ترو خدا هعی کاش خدا به همه مثل اون شانس بده
ا/ت: ... هعی
آهنگ آرومی پخش شد همه زوج ها دست تو دست هم داشتن میرقصیدن اون وسط کیم و نامزدش هم رقصیدن
______
سه ساعت بعد.
هوفف بالاخره تموم شد خودم رو پرت کردم رو تخت آییی کمرم شکست هه امشب رو موندن اینجا
____
صبح ساعت ۸
اجوما: بلند شید الان میان صبحونه
ویو ا/ت
ایشششش
بزار یکم بخوابید اههههه پاشدم رفتم سرویس
رفتم پایین صبحونه رو آماده کردیم دیدم کیم با نامزدش داره میاد پایین
بینا: پیس پیس هی ا/ت
ا/ت: چیه؟
بینا : ترو خدا ببینشون اخهههه ببین اون رو
ا/ت : خب به ما چه
بینا: زهرمار ایشش
ایستاده بودیم صف که ارباب بزرگ گفت خانم جانگ (همون اجوما)
اجوما: بله ارباب
ارباب بزرگ: میخوام عصر همه ی خدمت کار هارو جمع کنی صف وایسن
اجوما: چشم ارباب
چیییییی برای چی آخه اه گندش بزنن
_______
ساعت۵:۳۰ دقیقه عصر عمارت کیم
ویو ا/ت
داشتم سالن عمارت رو تمیز میکردم که از اتاق ارباب صدا میومد رفتم نزدیک که....
ادامه دارد...
شرط نداریم😊
little angel
امشب همون طور که میدونید عروسیه پسرمه
کیم: ممنونم پدر خب امشب شب عزیزی برای من هستش به خصوص همسر عزیزم
امشب رو فقط شاد باشید و بترکونید
ویو ا/ت
داشتم با بینا نگاه میکردم
بینا: ببین ترو خدا هعی کاش خدا به همه مثل اون شانس بده
ا/ت: ... هعی
آهنگ آرومی پخش شد همه زوج ها دست تو دست هم داشتن میرقصیدن اون وسط کیم و نامزدش هم رقصیدن
______
سه ساعت بعد.
هوفف بالاخره تموم شد خودم رو پرت کردم رو تخت آییی کمرم شکست هه امشب رو موندن اینجا
____
صبح ساعت ۸
اجوما: بلند شید الان میان صبحونه
ویو ا/ت
ایشششش
بزار یکم بخوابید اههههه پاشدم رفتم سرویس
رفتم پایین صبحونه رو آماده کردیم دیدم کیم با نامزدش داره میاد پایین
بینا: پیس پیس هی ا/ت
ا/ت: چیه؟
بینا : ترو خدا ببینشون اخهههه ببین اون رو
ا/ت : خب به ما چه
بینا: زهرمار ایشش
ایستاده بودیم صف که ارباب بزرگ گفت خانم جانگ (همون اجوما)
اجوما: بله ارباب
ارباب بزرگ: میخوام عصر همه ی خدمت کار هارو جمع کنی صف وایسن
اجوما: چشم ارباب
چیییییی برای چی آخه اه گندش بزنن
_______
ساعت۵:۳۰ دقیقه عصر عمارت کیم
ویو ا/ت
داشتم سالن عمارت رو تمیز میکردم که از اتاق ارباب صدا میومد رفتم نزدیک که....
ادامه دارد...
شرط نداریم😊
۲۲.۴k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.