تفسیر قرآن
نکاتی در رابطه با تفسیر آیات 38 تا 41 سوره نجم
سؤال: آيه «و أن ليس للانسان الاّ ما سعى» مى گويد: براى انسان بهره اى نيست مگر آنچه تلاش كرده باشد، در صورتى كه در آيات و روايات ديگر مى خوانيم كه انسان گاهى از طريق شفاعت، به بهشت وارد مى شود.
پاسخ: اولاّ اين آيه در ردّ تفكّر جاهلى است كه به يكديگر مى گفتند: اگر فلان مبلغ را به من بدهى، من بار گناه تو را به عهده مى گيرم. قرآن كريم فرمود: هيچ كس بار گناه كسى را به عهده نمى گيرد و براى هر كس كار و تلاش خودش ثبت مى شود.
ثانياً آيه، نظر به عدل الهى دارد نه فضل الهى، يعنى طبق عدل، بايد كيفر و پاداش هر كس به مقدار تلاش او باشد، ولى خداوند از فضل خود مى تواند لطف كند و پاداش را بيشتر دهد و يا كيفر را كم كند. «و يزيدهم من فضله»(83)
ثالثاً: اگر در روايات مى خوانيم كه هركس سنت خوب يا بدى را در جامعه پايه گذارى كند، در پاداش و كيفر تمام كسانى كه آن راه را رفته اند، شريك است، اين معنا با آيه «ليس للانسان الا ما سعى» منافاتى ندارد، زيرا ايجاد كننده خط حق و باطل نيز با واسطه ى دلالت و راهنمايى يا ايجاد مقدّمات و امكانات يا تبليغات و تشويقات و يا حمايت هاى ديگر مادى و معنوى، به طور غير مستقيم نوعى تلاش كرده است و بهره گرفتن از آن پاداش بى جهت نيست، چنانكه اگر شخصى در خط صحيح نبود، مشمول شفاعت نمى شد.
در روايات مى خوانيم كه انسان پس از مرگ از كارهاى نيك فرزند صالح خود يا كتاب و موقوفاتى كه از او به يادگار مانده، كامياب مى شود.(84) و يا در بهشت، نسل صالح انسان به او ملحق مى شود.(85) يا از كار خيرى كه سفارش و وصيت كرده، بهره مند مى شود.(86)
در تمام اين موارد گرچه انسان مستقيماً سعى و تلاشى نكرده، ولى غير مستقيم از طريق تربيت فرزند صالح، وقف، وصيت يا كتاب خوبى كه به يادگار گذاشته، نقش داشته است.
-----
83) نساء، 173.
84) خصال، ص 151.
85) طور، 21.
86) كافى، ج 4، ص 315.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
سؤال: آيه «و أن ليس للانسان الاّ ما سعى» مى گويد: براى انسان بهره اى نيست مگر آنچه تلاش كرده باشد، در صورتى كه در آيات و روايات ديگر مى خوانيم كه انسان گاهى از طريق شفاعت، به بهشت وارد مى شود.
پاسخ: اولاّ اين آيه در ردّ تفكّر جاهلى است كه به يكديگر مى گفتند: اگر فلان مبلغ را به من بدهى، من بار گناه تو را به عهده مى گيرم. قرآن كريم فرمود: هيچ كس بار گناه كسى را به عهده نمى گيرد و براى هر كس كار و تلاش خودش ثبت مى شود.
ثانياً آيه، نظر به عدل الهى دارد نه فضل الهى، يعنى طبق عدل، بايد كيفر و پاداش هر كس به مقدار تلاش او باشد، ولى خداوند از فضل خود مى تواند لطف كند و پاداش را بيشتر دهد و يا كيفر را كم كند. «و يزيدهم من فضله»(83)
ثالثاً: اگر در روايات مى خوانيم كه هركس سنت خوب يا بدى را در جامعه پايه گذارى كند، در پاداش و كيفر تمام كسانى كه آن راه را رفته اند، شريك است، اين معنا با آيه «ليس للانسان الا ما سعى» منافاتى ندارد، زيرا ايجاد كننده خط حق و باطل نيز با واسطه ى دلالت و راهنمايى يا ايجاد مقدّمات و امكانات يا تبليغات و تشويقات و يا حمايت هاى ديگر مادى و معنوى، به طور غير مستقيم نوعى تلاش كرده است و بهره گرفتن از آن پاداش بى جهت نيست، چنانكه اگر شخصى در خط صحيح نبود، مشمول شفاعت نمى شد.
در روايات مى خوانيم كه انسان پس از مرگ از كارهاى نيك فرزند صالح خود يا كتاب و موقوفاتى كه از او به يادگار مانده، كامياب مى شود.(84) و يا در بهشت، نسل صالح انسان به او ملحق مى شود.(85) يا از كار خيرى كه سفارش و وصيت كرده، بهره مند مى شود.(86)
در تمام اين موارد گرچه انسان مستقيماً سعى و تلاشى نكرده، ولى غير مستقيم از طريق تربيت فرزند صالح، وقف، وصيت يا كتاب خوبى كه به يادگار گذاشته، نقش داشته است.
-----
83) نساء، 173.
84) خصال، ص 151.
85) طور، 21.
86) كافى، ج 4، ص 315.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۱.۱k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.