خانواده ی کیم
پارت۱۴
دکتر :اگر یکم دیر تر میاوردینشون ممکن بود بمیرن ولی الان حالشون خوبه
تهیونگ:خداروشکز(نفس راحت)
_میتونیم ببینیمش؟
دکتر:بله ولی فقط دونه دونه برید تو
_چشم
تهیونگ :کی اول میره ؟
آیلا:جین تو اول برو ناسلامتی تو شوهرشی (خنده)
_مزه نریز لطفا بزار برادراش برن بعد به منم میرسه خانوم(خنده)
تهیونگ: اوکی پس من میریم اول
_باشه
«توی اتاق ا/ت»
«ا/ت ویو»
چشمامو باز کردم دیدم تهیونگ اومد تو
تهیونگ:عه ا/ت چه زود بیهوش اومدی
+ما اینیم دیگه(خنده)
+راستی ته
تهیونگ:بله؟
+اون دختره چی شد ؟
تهیونگ:بردم تحویل پلیسش دادم قراره ازش بازجویی کنن
+اها،جین کو؟
تهیونگ:ای شیطون دلت برای شوهرت تنگ شده؟(خنده)
+یاااااا مرض نخیرم فقط سوال کردم
تهیونگ:باشه باشه چیزی نگفتم الان صداش میکنم
+باشه
«تهیونگ ویو»
رفتم به جین بگم بیاد که گوشیم زنگ خورد
«مکالمه»
تهیونگ:الو؟
پلیس:الو از اداره ی پلیس تماس گرفتیم آقای کیم ؟
تهیونگ:به بفرمایید
پلیس:اون خانومی که آوردید بازجویی شده و گفت که برای این خانم کیم رو زده چون برادرش آقای جونگکوک رو براش جور نکرده
تهیونگ:اها ممنون
«پایان مکالمه»
رفتم پیش بچه ها و بهشون همه چیز رو گفتم
کوک:……
(چون پارتای آخره دیگه شرایط نداره هر موقع که وقت کنم میزارم براتون 💗 شب یه پارت دیگه میزارم )
دکتر :اگر یکم دیر تر میاوردینشون ممکن بود بمیرن ولی الان حالشون خوبه
تهیونگ:خداروشکز(نفس راحت)
_میتونیم ببینیمش؟
دکتر:بله ولی فقط دونه دونه برید تو
_چشم
تهیونگ :کی اول میره ؟
آیلا:جین تو اول برو ناسلامتی تو شوهرشی (خنده)
_مزه نریز لطفا بزار برادراش برن بعد به منم میرسه خانوم(خنده)
تهیونگ: اوکی پس من میریم اول
_باشه
«توی اتاق ا/ت»
«ا/ت ویو»
چشمامو باز کردم دیدم تهیونگ اومد تو
تهیونگ:عه ا/ت چه زود بیهوش اومدی
+ما اینیم دیگه(خنده)
+راستی ته
تهیونگ:بله؟
+اون دختره چی شد ؟
تهیونگ:بردم تحویل پلیسش دادم قراره ازش بازجویی کنن
+اها،جین کو؟
تهیونگ:ای شیطون دلت برای شوهرت تنگ شده؟(خنده)
+یاااااا مرض نخیرم فقط سوال کردم
تهیونگ:باشه باشه چیزی نگفتم الان صداش میکنم
+باشه
«تهیونگ ویو»
رفتم به جین بگم بیاد که گوشیم زنگ خورد
«مکالمه»
تهیونگ:الو؟
پلیس:الو از اداره ی پلیس تماس گرفتیم آقای کیم ؟
تهیونگ:به بفرمایید
پلیس:اون خانومی که آوردید بازجویی شده و گفت که برای این خانم کیم رو زده چون برادرش آقای جونگکوک رو براش جور نکرده
تهیونگ:اها ممنون
«پایان مکالمه»
رفتم پیش بچه ها و بهشون همه چیز رو گفتم
کوک:……
(چون پارتای آخره دیگه شرایط نداره هر موقع که وقت کنم میزارم براتون 💗 شب یه پارت دیگه میزارم )
۵.۵k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.