پارت ۴
پارت ۴
جونگکوک ویو:از موهاش گرفتم و کشیدمش تو اتاقش و شروع کردم به زدنش و در و بستم قوفل کردم و اومدم بیرون
۱ ساعت بعد:
ات ویو:سوار ماشین شدم ک برم خونه امیدوارم اتفاقی نیوفتاده باشه رسیدم خونه و در زدم ک سوهو در و باز کرد
سوهو:سلام مامانی
ات:سلام پسر خوشگلم
سوهو:مامان رفتیم پارک و بستنی خوردیم
ات:آفرین
ات ویو:وقتی وارد خونه شدم صدای گریه های یورا میومد
ات:جونگکوک مگه نگفتم اذیتش نکن(داد)
ات ویو:خواستم در اتاق یورا رو بز کنم ک در قوفل بود
ات:جونگکوک بیا این در و باز کن
جونگکوک:نمیکنم باید ادب بشه
ات:یا این در و باز میکنی یا دیگه منو تو این خونه نمیبینی
ات ویو:در و باز کرد که دیدم یورا بی جون افتاده یه گوشه اتاق دست و پاهاش کبود شده بود
ات:یورا
یورا:مامانی (گریه)
ات:عزیز دلم دختر خوشگلم خوبی
یورا:(گریه)
ات:کجات درد میکنه
یورا:دستم
ات:بهش دست میزنم هر جا درد گرفت بهم بگو
ات:اینجا؟
یورا:آییییییی (گریه)
ات ویو:یورا رو بغل کردم و بردمش بیرون میخواستم ببرمش بیمارستان چون فک کنم دستش شکسته بود داشتم از در میرفتم بیرون ک جونگکوک دستم و گرفت
جونگکوک:کجا
ات:به من دست نزن
جونگکوک:گفتم کجا(داد)
ات:به تو چه
ات ویو:دستم کشیدم و اومدم بیرون یورا رو گذاشتم تو ماشین و سریع بردمش بیمارستان
جونگکوک ویو:از موهاش گرفتم و کشیدمش تو اتاقش و شروع کردم به زدنش و در و بستم قوفل کردم و اومدم بیرون
۱ ساعت بعد:
ات ویو:سوار ماشین شدم ک برم خونه امیدوارم اتفاقی نیوفتاده باشه رسیدم خونه و در زدم ک سوهو در و باز کرد
سوهو:سلام مامانی
ات:سلام پسر خوشگلم
سوهو:مامان رفتیم پارک و بستنی خوردیم
ات:آفرین
ات ویو:وقتی وارد خونه شدم صدای گریه های یورا میومد
ات:جونگکوک مگه نگفتم اذیتش نکن(داد)
ات ویو:خواستم در اتاق یورا رو بز کنم ک در قوفل بود
ات:جونگکوک بیا این در و باز کن
جونگکوک:نمیکنم باید ادب بشه
ات:یا این در و باز میکنی یا دیگه منو تو این خونه نمیبینی
ات ویو:در و باز کرد که دیدم یورا بی جون افتاده یه گوشه اتاق دست و پاهاش کبود شده بود
ات:یورا
یورا:مامانی (گریه)
ات:عزیز دلم دختر خوشگلم خوبی
یورا:(گریه)
ات:کجات درد میکنه
یورا:دستم
ات:بهش دست میزنم هر جا درد گرفت بهم بگو
ات:اینجا؟
یورا:آییییییی (گریه)
ات ویو:یورا رو بغل کردم و بردمش بیرون میخواستم ببرمش بیمارستان چون فک کنم دستش شکسته بود داشتم از در میرفتم بیرون ک جونگکوک دستم و گرفت
جونگکوک:کجا
ات:به من دست نزن
جونگکوک:گفتم کجا(داد)
ات:به تو چه
ات ویو:دستم کشیدم و اومدم بیرون یورا رو گذاشتم تو ماشین و سریع بردمش بیمارستان
۱۴.۳k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.