Meeting again P3
سرش رو بالا اورد و نمای کلی قصر برانداز کرد.تصمیم قطعیش رو گرفته بود قدم محکمی برداشت که محافظ قصر جلوش رو گرفت:
-شما اجازه ی ورود نارید
-با ملکه ی مادر صحبتی داشتم از قبل هماهنگ کردم می تونین پرس و جو کنید
-لطفا اجازه بدید
بعد از تحقیق
-بله شما اجازه ی ورود دارید
.
.
.
سریع به سمت قصر ملکه ی مادر حرکت کرد....
ندیمه ها ورودش رو اعلام کردن
-سلامممممم ملکه ی مادر
-سلام یوری خوش اومدی بیا بشین
-خیلی ممنون از لطفتون
خلاصه یوری و مادر یونگی نشستن حرف زدن از نقشه ی انتقام تا دیدار دیروز یوری با یونگی و یونا
قرار شد که ملکه مادر یونا رو در نظر داشته باشه و همین در نظر گرفته شدن باعث شد دست یونا رو بشه و این یه انتقام شیرین برای یوری بود!!!
همه چی از اونجا شروع شد که نگهبان های ملکه ی مادر قرار شد طی یک ماه رف و امده های یونا رو در نظر داشته باشنو در همین حین متوجه یه چیز عجیب شدن اینکه یونا جایی میره و کسی رو ملاقات می کنه که اصلا به نفعش نیست!!!
بالخره ملکه ی مادر تونست یونگی رو راضی کنه تا با نگهبانا بیاد و بره ببینه که یونا چه نقشه براش کشیده اما یونگی نمی خواست چیزی که ازش می ترسه به واقعیت بپیونده....
وبلههههههه یونا یه معشوقه داشت که با هم نقشه ی تصرف پادشاهی یونگی رو داشتن و قصد داشتن تاج و تخت رو مال خودشون کنن اونم با چی؟؟؟
با از بین بردن یونگی!!!!(چقدر بیشعور بودن نوچ نوچ نوچ)
یونگی وقتی اینا رو دید تنها عکس العملش خشم زیاد و یه سیلی به صورت یونا بود یه سیلی آب دارررررر!!!!!
الان حدود یه هفته میشه که یونگی از قصر خودش بیرون نیومده و به در خواست ملکه ی مادر یوری و ین دوباره به مقامشون بر می گردن...
اما.....آیا یوری می تونی قلب یونگی رو به تصرف خودش دربیاره یا نه ؟؟
اینو تو پارت های بعدی می فهمین....
..........................................................................
خب دوزتان سلاااام چطورین؟؟
اینم پازت جدید
امیدوارم خوشتون بیاد و اینکه لایک و کامنت یادتون نره نظراتتون خیلی خوشحالم می حکنه:)
خیلی دوستون دارم و اینکه شبتون بخیررر:)
-شما اجازه ی ورود نارید
-با ملکه ی مادر صحبتی داشتم از قبل هماهنگ کردم می تونین پرس و جو کنید
-لطفا اجازه بدید
بعد از تحقیق
-بله شما اجازه ی ورود دارید
.
.
.
سریع به سمت قصر ملکه ی مادر حرکت کرد....
ندیمه ها ورودش رو اعلام کردن
-سلامممممم ملکه ی مادر
-سلام یوری خوش اومدی بیا بشین
-خیلی ممنون از لطفتون
خلاصه یوری و مادر یونگی نشستن حرف زدن از نقشه ی انتقام تا دیدار دیروز یوری با یونگی و یونا
قرار شد که ملکه مادر یونا رو در نظر داشته باشه و همین در نظر گرفته شدن باعث شد دست یونا رو بشه و این یه انتقام شیرین برای یوری بود!!!
همه چی از اونجا شروع شد که نگهبان های ملکه ی مادر قرار شد طی یک ماه رف و امده های یونا رو در نظر داشته باشنو در همین حین متوجه یه چیز عجیب شدن اینکه یونا جایی میره و کسی رو ملاقات می کنه که اصلا به نفعش نیست!!!
بالخره ملکه ی مادر تونست یونگی رو راضی کنه تا با نگهبانا بیاد و بره ببینه که یونا چه نقشه براش کشیده اما یونگی نمی خواست چیزی که ازش می ترسه به واقعیت بپیونده....
وبلههههههه یونا یه معشوقه داشت که با هم نقشه ی تصرف پادشاهی یونگی رو داشتن و قصد داشتن تاج و تخت رو مال خودشون کنن اونم با چی؟؟؟
با از بین بردن یونگی!!!!(چقدر بیشعور بودن نوچ نوچ نوچ)
یونگی وقتی اینا رو دید تنها عکس العملش خشم زیاد و یه سیلی به صورت یونا بود یه سیلی آب دارررررر!!!!!
الان حدود یه هفته میشه که یونگی از قصر خودش بیرون نیومده و به در خواست ملکه ی مادر یوری و ین دوباره به مقامشون بر می گردن...
اما.....آیا یوری می تونی قلب یونگی رو به تصرف خودش دربیاره یا نه ؟؟
اینو تو پارت های بعدی می فهمین....
..........................................................................
خب دوزتان سلاااام چطورین؟؟
اینم پازت جدید
امیدوارم خوشتون بیاد و اینکه لایک و کامنت یادتون نره نظراتتون خیلی خوشحالم می حکنه:)
خیلی دوستون دارم و اینکه شبتون بخیررر:)
۲.۳k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.