⛓ My moon ⛓ ⛓ part2⛓
ویو ات
داشتم میرفتم که یهو گوشیم زنگ خورد دیدم سوهیونه دستیارمه
سوهیون:خانم داک هو بهمون حمله کرده
ات : چییییی( داد)
سرگرمش کن تا بیام
سوهیون ؛ اوکی
ات: به باند من حمله میکنی( سرد)
داک هو: تو یه ادم ضعیفی
ات: تا اومد دوباره حرف بزنه یه گولوله توی مغزش خالی کردم
ات: رفتم خونه کع یهو همه تعجب کردن حتی تهیونگ
ته: کجا بودی( عصبانی)
ات: به توچه
ته: تربچه
ات: بخور از کون بچه سیر نشدی به من چه( درست صحبت کن فرزندم)
ته : رفتم دست اتو کشیدمو بردم تو ماشین که......
شرط: ۱۰ تا لایک ۱۰تا نظر
داشتم میرفتم که یهو گوشیم زنگ خورد دیدم سوهیونه دستیارمه
سوهیون:خانم داک هو بهمون حمله کرده
ات : چییییی( داد)
سرگرمش کن تا بیام
سوهیون ؛ اوکی
ات: به باند من حمله میکنی( سرد)
داک هو: تو یه ادم ضعیفی
ات: تا اومد دوباره حرف بزنه یه گولوله توی مغزش خالی کردم
ات: رفتم خونه کع یهو همه تعجب کردن حتی تهیونگ
ته: کجا بودی( عصبانی)
ات: به توچه
ته: تربچه
ات: بخور از کون بچه سیر نشدی به من چه( درست صحبت کن فرزندم)
ته : رفتم دست اتو کشیدمو بردم تو ماشین که......
شرط: ۱۰ تا لایک ۱۰تا نظر
۵.۶k
۱۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.