part1
part1
ویو ا/ت
صبح شد حاضر شدم که برم مدرسه وقتی رسیدم خودمو معرفی کردمو نشستم نگاه سنگین یکی رو روم حس کردم ولی محل ندادم بهش که ضایع نشه بعد3ساعت زر زدن معلم زنگ خورد رفتم حیاط داشتم میرفتم که یه پسره بهم تنه زد اعصبانی شدم و هلش دادمو گفتم
+چته عوضی
~درست حرف بزن(جیمین)
+نزنم
~یه کاری میکنم به غلط خوردن بیوفتی
+بچرخیم تا بچرخیم
~خودت حواستی
+وایی ترسیدم
پسره رفتش این همون یارو جیمین بود .
رفتش من موندم و خودم ساعت19بود کن تو مدرسه بودم درس بخونم که یهو جیمین دستمو کرفت گفت
~تو تله افتادی
+برو بابا
~درست حرف بزن بیب
+گمشو
از کلیه هم محکم گرفت و گف
~کجا در میری کوچولو
+مرتیکه ولم کن
~نه نه فعلا کار داریم که......
ویو ا/ت
صبح شد حاضر شدم که برم مدرسه وقتی رسیدم خودمو معرفی کردمو نشستم نگاه سنگین یکی رو روم حس کردم ولی محل ندادم بهش که ضایع نشه بعد3ساعت زر زدن معلم زنگ خورد رفتم حیاط داشتم میرفتم که یه پسره بهم تنه زد اعصبانی شدم و هلش دادمو گفتم
+چته عوضی
~درست حرف بزن(جیمین)
+نزنم
~یه کاری میکنم به غلط خوردن بیوفتی
+بچرخیم تا بچرخیم
~خودت حواستی
+وایی ترسیدم
پسره رفتش این همون یارو جیمین بود .
رفتش من موندم و خودم ساعت19بود کن تو مدرسه بودم درس بخونم که یهو جیمین دستمو کرفت گفت
~تو تله افتادی
+برو بابا
~درست حرف بزن بیب
+گمشو
از کلیه هم محکم گرفت و گف
~کجا در میری کوچولو
+مرتیکه ولم کن
~نه نه فعلا کار داریم که......
۲۸.۱k
۱۷ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.