فیک سایه سیاه پارت 4
فیک سایه سیاه از جیمین
پارت 4
جیمین : افراد اماده شید
باید با افرادم مبارزه کنی اگه بتونی شکستشون بدی میری مرحله بعدی
دایانا : باشه
کتمو دراوردم انداختمش افرادش دورم یه حلقه درست کردن همشون تقریبا ادمای قوی بودن اما من از اونا خیلی قوی تر بودم
با اشاره دستم شروع کردم
جیمین : حمله کنین بزنیدش طوری که دیگه زنده نمونه
مطمئنم اون دختره امروز زنده نمیمونه پس رفتم و روی صندلیم نسشتم و تماشا کردم
دایانا : شروع کردم به مبارزه از تکنیکا و فن های مبارزه ازاد استفاده کردم اما اونا هیکلی بودن ممکن نبود خودم ضربه نخورم همشونو زدم ولی گوشه لبم و بالای ابروم پاره شده بود و صورتمو پر از خون کرده بود میدونستم جاهایی از بدنم کبود شده برگشتم طرفش و دیدم چشماش از تعجب چهار تا شده پوز خندی زدم و دستمو روی لبم کشیدم و خونشو پاک کردم
جیمین : جیمین : با دیدنش داشتم از تعجب شاخ در میاوروم اون همه افرادمو زد این دیگه چه دختریه اون چطور تونست 10 تا مرد قوی رو بزنه تکنیکا و فن هاست خیلی جالب بودن قبلا همچین تکینکایی ندیده بود معلومه زیر دست یه ادم حرفه اموزش دیده صورتش پر از خون بود چون گوشه لبش و بالای ابروش زخم شده بود همونطور که تو بُهت بودم گفت
دایانا : خب رئیس پارک بریم مرحله بعد
جیمین : افرین خوب از پسشون بر اومدی مرحله بعدو شروع میکنیم جان
جان : چشم قربان ، بگیریدش
دایانا: همونطور وایستاده بود دیدم چند نفرشون اومدم سمتم و دستامو گرفتن هیچ مقاومتی نکردم دستامو بردن بالا و به یه میله بستن
جیمین : خب دایانا اگه بتونی تو این مرحله زنده بمونی بعد عضو باند من میشی قبوله ؟
دایانا : من قبلا این مراحلو رد کردم شما فقط دارین تکرارش میکنین
جیمین : میبینیم ، شروع کنین
دایانا : یه سطل اب سرد روم خالی کردن... تمام سلولای بدنم مور مور شدن... بعد یه نفر با یه شلاق جلوم ظاهر شد شروع کرد به ضربه زدن با ضربه اولش نفسم رو محکم بیرون دادم
بعد چند دقیقه بدنم بی حس شده بود و سوزشی حس نمیکردم اما اون همچنان ضربه میزدم هر چند دقیقه یکبار یه سطل اب داغ روم میریختن که باعث میشد پوستم بسوزه
حمایت یادت نره
پارت 4
جیمین : افراد اماده شید
باید با افرادم مبارزه کنی اگه بتونی شکستشون بدی میری مرحله بعدی
دایانا : باشه
کتمو دراوردم انداختمش افرادش دورم یه حلقه درست کردن همشون تقریبا ادمای قوی بودن اما من از اونا خیلی قوی تر بودم
با اشاره دستم شروع کردم
جیمین : حمله کنین بزنیدش طوری که دیگه زنده نمونه
مطمئنم اون دختره امروز زنده نمیمونه پس رفتم و روی صندلیم نسشتم و تماشا کردم
دایانا : شروع کردم به مبارزه از تکنیکا و فن های مبارزه ازاد استفاده کردم اما اونا هیکلی بودن ممکن نبود خودم ضربه نخورم همشونو زدم ولی گوشه لبم و بالای ابروم پاره شده بود و صورتمو پر از خون کرده بود میدونستم جاهایی از بدنم کبود شده برگشتم طرفش و دیدم چشماش از تعجب چهار تا شده پوز خندی زدم و دستمو روی لبم کشیدم و خونشو پاک کردم
جیمین : جیمین : با دیدنش داشتم از تعجب شاخ در میاوروم اون همه افرادمو زد این دیگه چه دختریه اون چطور تونست 10 تا مرد قوی رو بزنه تکنیکا و فن هاست خیلی جالب بودن قبلا همچین تکینکایی ندیده بود معلومه زیر دست یه ادم حرفه اموزش دیده صورتش پر از خون بود چون گوشه لبش و بالای ابروش زخم شده بود همونطور که تو بُهت بودم گفت
دایانا : خب رئیس پارک بریم مرحله بعد
جیمین : افرین خوب از پسشون بر اومدی مرحله بعدو شروع میکنیم جان
جان : چشم قربان ، بگیریدش
دایانا: همونطور وایستاده بود دیدم چند نفرشون اومدم سمتم و دستامو گرفتن هیچ مقاومتی نکردم دستامو بردن بالا و به یه میله بستن
جیمین : خب دایانا اگه بتونی تو این مرحله زنده بمونی بعد عضو باند من میشی قبوله ؟
دایانا : من قبلا این مراحلو رد کردم شما فقط دارین تکرارش میکنین
جیمین : میبینیم ، شروع کنین
دایانا : یه سطل اب سرد روم خالی کردن... تمام سلولای بدنم مور مور شدن... بعد یه نفر با یه شلاق جلوم ظاهر شد شروع کرد به ضربه زدن با ضربه اولش نفسم رو محکم بیرون دادم
بعد چند دقیقه بدنم بی حس شده بود و سوزشی حس نمیکردم اما اون همچنان ضربه میزدم هر چند دقیقه یکبار یه سطل اب داغ روم میریختن که باعث میشد پوستم بسوزه
حمایت یادت نره
۳۲.۰k
۰۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.